من نمیدونم به چی علاقه دارم. مشکل من چیه؟

من نمیدونم به چی علاقه دارم. مشکل من چیه؟

 

مشکل من چیه؟ من نمیدونم به چه چیزی علاقه دارم.

این سوالی است که هر وقت با مراجعینم که می خواهند کسب و کار خودشون را بیندازند و یا اینکه وارد کاری شوند که بتوانند عاشق آن باشند جلسه دارم با آن رو به رو میشوم.

من هم زمانی با این موضوع رو به رو بودم و نمی دونستم به چی علاقه دارم و باید چه کسب و کاری داشته باشم فقط می دونستم که به چه چیزی علاقه ندارم و چه نوع کارهایی هست که دوست ندارم آنها را انجام بدهم. برای مثال کار اداری را دوست نداشتم چون باید هر روز صبح زود بیدار میشدم و تا بعد از ظهر در محل کار باشم و نمی توانستم وقتم را صرف کارهایی که می خواهم بکنم. همچنین  تفاوت دیگر من با دیگران و مراجعینم که این موضوع را معمولا در جلسات به آنها می گویم این بود که من هیچ گاه فکر نمی کردم  که مشکلی دارم.

بله من اصلا فکر نمی کردم اینکه نمی دونم چه کسب و کاری داشته باشم نشان دهنده مشکلی در من باشه و بر عکس فکر می کردم که من آنقدر توانمند هستم که می توانم کسب و کاری خاص و متفاوت برای خودم ایجاد کنم. کاری که حس رضایت مندی به من دهد و بتوانم هر روزم را صرف آن کنم

در مورد کارهای متفاوت تحقیق کردم و با دیگران صحبت می کردم برای مثال اوایل به دنبال ایجاد یک کسب و کار تعمیرات کامیپوتر بودم و برای اجرای آن به نحوی که تا کنون هیچ کس این کار را انجام نداده کلی ایده داشتم

یادم هست که اوایل سال ۹۴ بود که به فکر بازیافت کاغذ از راه جمع آوری کاغذهای باطله بودم اینکار خیلی برایم با ارزش بود چون می توانستیم به جای از بین رفتن کاغذ ها در میان انبوه آشغال ها، کاغذ ها را بازیافت کنیم و خلاصه حدود چند ماه بر روی این موضوع وقت گذاشتم.

این ایده ها و ایده های دیگری که در آن زمان داشتم همه و همه باعث شدند که من مسیرهای متفاوتی را امتحام کنم و سرانجام در یکی از این مسیرها با کوچینگ آشنا شدم و حسی درونم پدید آمد که می خواهم کوچنیگ را به عنوان کسب و کارم ادامه دهم و همه و همه باعث شد که این وبسایت و این کسب و کار ایجاد شود.

هنوز هم فکر می کنم قرار است در آینده ایده های بهتری به ذهنم خطور کند و خودم و توانمندی هایم را بیشتر بشناسم و وارد مسیرهای بهتر و بهتر شوم و زندگی و کارم را با علاقه بیشتر و بیشتر از الان دنبال کنم. علایق بیشتری درون خودم کشف کنم و کار و زندگی بهتری برای خودم ایجاد کنم اما اینکه الان نمی دانم آن مسیرها چه هستند نشان دهنده وجود مشکلی درون من نیست بلکه نشان دهنده این است که شناخت خود یک پروسه هست و هرچه من توانمند تر شوم خودم را بیشتر خواهم شناخت

حال اگر من فکر می کردم که مشکلی دارم که نمیدانم علاقه ام چیست و اینکه نمی دانم چه کاری می خواهم داشته باشم، نشان دهنده وجود مشکلی درون من است احتمالاً هنوز هم باید کارهایی را انجام میدادم که مطمئن بودم نمی خواهم تا آخرم عمرم انجام دهم و اگر امروز این طرز فکر را داشته باشم احتمالاً در آینده هم وارد مسیرهای بهتری نشوم

اگر نمی دانید به چه چیزی علاقه دارید و فکر می کنید که مشکلی دارید

دلم می خواهد خیلی خیلی سریع جواب شما را بدهم و از همین جا به همه شما بگم که شما

نه تنها مشکلی ندارید بلکه تمام شما خیلی خیلی با استعداد، توانمند و منحصر به فرد هستید.

شما فردی هستید که هیچ نمونه ای همانند شما وجود نداشته، ندارد و نخواهد داشت چون مجموعه استعدادها و توانمندی های شما منحصر به فرد خود شماست.

نکته اول اینه که از این به بعد به جای اینکه فکر کنید که مشکلی دارید که علایقتون مشخص نیست به خودتون بگید که من در این دنیا انسان منحصر به فردی هستم و برای اینکه با منحصر به فردی خودتون بیشتر آشنا شوید بهتون پیشنهاد می کنم کتاب حالا نقاط قوت خود را کشف کنید مطالعه کنید.

من نسخه الکترونیکی کتاب را از سایت فیدیبو تهیه کردم و لینکش را هم برای شما قرار دادم. اگر می خواهید از منحصر به فردی خود بیشتر آگاه شوید مطالعه این کتاب را به شما پیشنهاد می کنم.

و نکته دوم اینه که بدونید افرادی که امروز علاقه خود را می شناسند، آنها هم روزی نمی دوستن علاقه شون چیه. اصلاً شاید به علایق شون فکر هم نکرده باشند. دقیقاً مثل خود من( چندین سال پیش اصلاً و اصلاً به اینکه به چی علاقه دارم فکر نمی کردم بلکه فقط به این فکر می کردم که می خوام کسب و کاری برای خودم داشته باشم و کارمند نباشم) و بر اساس کلاس هایی که رفتن، الگوهایی که دیدن و مهارت هایی که کسب کردن همه و همه باعث شده که خودشون را بیشتر بشناسند و وارد مسیرهایی شوند که الان اون مسیر را کاملاً دوست دارند و به اون مسیر علاقه پیدا کنند.

پس خیلی از ماها به خاطر استعدادهای منحصر به فردمون، هیچ شناختی از توانمندی هامون و مخصوصاٌ کارهایی که با توانمندی هامون می تونیم انجام دهیم نداریم. برای مثال یکی از توانمندی های من یادگیری است. من خیلی خیلی به یادگیری علاقه مند هستم و اکثر اوقات در حال مطالعه و یا یادگیری هستم اما با اینکه از بچگی همیشه به دنبال یادگیری بودم اما نمی دانستم این موضوع اصلا استعداد تلقی میشود و یا می تواند علاقه من باشد و حتی نمی دانستم با این علاقه و با این استعداد چه کسب و کاری می توانم داشته باشم

فقط تفاوت آنهایی که امروزه از کارشان رضایت دارند و به آن عشق می ورزند با دیگران این است که آنها هیچ گاه به دلیل اینکه نمی دانند علاقه شون چیه نترسیده اند، نگران نشده اند و فکر نکرده اند که مشکلی دارند

پس شما هم نترسید

شناخت خودتون، توانمندی هاتون و علایق تون یک پروسه است. شناخت علایق یک شبه به وجود نمی آید. با فکر کردن نمی توانید خودتان را بشناسید بلکه با اقدام کردن، تست کردن، انتخاب کردن و جایگزین کردن اقدامات بهتر با اقدامات قبلی و بهتر شدن هست که می توانید علایق تان را کشف کنید.

شما نه تنها مشکلی ندارید بلکه فوق العاده توانمند، با استعداد و منحصر به فرد هستید و بهتون پیشنهاد می کنم که حالا که متوجه شدید شما بینهایت انسان منحصر به فردی هستید ویدئو چگونه علاقه خود را پیدا کنیم مشاهده کنید. در این ویدئو قدم بعدی را به شما معرفی خواهم کرد.

و حالا از شما می خواهم که برایم بنویسید از این مقاله چه چیزی یاد گرفتید تا من هم بتوانم در قسمت نظرات شما را تشویق کنم و به سمت قدم های بعدی هل دهم.

این (خلاصه کردن آنچه یاد گرفتیم) کاری است که من به همراه مراجعینم در جلسات کوچینگ به کمک هم انجام میدهیم و از آنجا که می خواهم هر کدام از نوشته ها و ویدئو های من نیز در حکم یک جلسه کوچینگ کوتاه برای شما باشد و بتونید بی نهایت از آنها استفاده کنید پیشنهاد می کنم که حتماً حتماً برای من بنویسید که از مقاله چه یاد گرفتید تا من بتوانم شما را تشویق کنم.

هنوز مطمئن نیستم ولی اگر احساس کنم تولید یک دوره در این مورد چیزی است که اکثر افراد به آن نیاز دارند در آینده یک دوره آموزشی برای شما تولید کنم تا به شما کمک کنم طرز فکر درستی در مورد کار مورد علاقه خود بدست اورید و بتوانید زندگی و کاری برای خود بسازید که عاشقش باشید و از لحظات آن لذت ببرید.

11 نظرات
  1. داریوش می گوید

    سلام. خانم حمیدی عزیز
    چرا دیر اپدیت میکنین؟ چرا فایل ویدیویی دیگه نمیدید؟

    1. گروه آموزش تمرکز می گوید

      سلام داریوش عزیز
      از همراهی شما خیلی خوشحالیم و حتما حتما سعی می کنیم به سمتی رویم که بتوانیم فایل های ویدویی بیشتری تولید کنیم.

      شاد باشید

  2. سمیرا می گوید

    من سالهاست سر در گمم و دیگه دچار افسردگی و ناامیدی شدم
    منم کارکندی رو دوست نداشتم
    مدیر کنترل کیفیت کارخونه بودم
    استعفا دادم
    و چند ساله کارهای مختلف رو امتحان کردم
    و همچنان بیکارم

    1. سارا حمیدی می گوید

      سلام سمیرا عزیز
      مطمئن هستم که میتونی راهت رو پیدا کنی و میتونی شغلی برای خودت ایجاد کنی که با علاقه انجامش بدی. لطفا این مقاله را مطالعه کن و بهت پیشنهاد می کنم که حتما در جلسات کوچینگ شرکت کنی.

      شاد باشی

  3. میعاد می گوید

    من با فوت مادرم حس میکنم زندگیم گم کردم حتی درست نمیتونم فکرکنم نه توزندگی هدف دارم نه اراده ونه حتی امید؛چون باخودم میگم حتی اگه زندگیم تغییر کنه هیچوقت دیگه اون روحیه شاد اولیه رو ندارم چون مادرم دیگه نیستش ؛به بن بست رسیدم??

  4. امیرمحمد می گوید

    سلام
    من میخوام از دبیرستان ترک تحصیل کنم چون هیچ هدفی از درس خوندن ندارم علاقه ای هم حتی بهش ندارم ، با کلی فکر و تحقیق فهمیدم مدرسه علم مفیدی یاد نمیده نه نیاز های منو پاسخ میده نه عیوب رفتاری من مثل تنبلی رو رفع میکنه زندگی کردن هم بهم یاد نداده . بیشتر علوم مفید رو از مطالعه های غیر درسی یاد گرفتم که منو از خیلی از خطرات نجات داده و به مسیرهای درستی هدایت کرده مدرسه فقط وقت تلف کردنه مدرسه و دانشگاه مهارت های شغلی یاد نمیدن حتی مهارت های زندگی… خلاصه من میخوام دانش و مهارت مفیدی کسب کنم که به درد خودم و جامعه ام بخوره به خاطر همین میخوام ترک تحصیل کنم و برم دنبالش اما پدر و مادرم مخالفن و منو تو این مورد حمایت نمیکنن حرف از ترک تحصیل میاد وسط به بحث و دعوا کشیده میشه ، میگن درس بخون که بدون مدرک بهت کار نمیدن اما من تحمل نشستن تو جایی که هیچی یاد نمیده و وقتمو تلف میکنه ندارم میگید چیکار کنم ؟ لطفا کمکم کنید ممنون

  5. داود می گوید

    سلام
    ممنون از مقالتون
    من ۳۰ سالمه و یک شرکت ثبتی دارم
    دوسش دارم ولی عاشقش نیستم
    ۵ تا کار جدید راه انداختم ولی هر بار چون دسشون نداشتم ولشون کردم

  6. فضی می گوید

    عالی بود
    از این زاویه به خودم تا بحال نگاه نکرده بودم….
    من همیشه توی زندگیم درگیر این مساله هستم(البته از حالا به بعد نه) که چرا علاقه و استعداد واقعیمو نمیتونم پیدا کنم،و بخاطر این قضیه خیلی سرخورده میشدم و احساس ناتوانی میکردم،خودم رو با بقیه دوستانم مقایسه میکردم و بیشتر احساس بد بهم دست میداد…
    ولی حالا میدونم این مساله طبیعیه،و بخاطرش فقط نباید نگران باشم و دست از امتحان چیزهای مختلف نکشم…

  7. Nina می گوید

    سلام وقتتون بخیر
    ببخشید
    من دانش آموز کلاس یازدهم تجربی هستم،خوب مسلما وقتی تو این سن هستم و سال دیگه هم کنکور دارم باید تصمیم خودم رو گرفته باشم که به چه رشته علاقه مند هستم و قراره تو دانشگاه چه رشته ای براش بخونم و قبول شم…ولی متاسفانه نمیتونم درست تصمیم بگیرم یعنی منظورم اینه که واقعا نمیدونم کدوم رشته رو دوست دارم یکبار میگم برم فیزیوتراپی یکبار دیگه میگم برم علوم آزمایشگاهی یکبار دیگه پزشکی ،دندان پزشکی …. شما راه حلی برای از بین بردن این سردرگمی ندارید خیلی ممنون میشم بهم کمک کنید!

    1. reihana می گوید

      منم دقییییقا همینجوریم 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭

  8. کوثر می گوید

    عالی بود 👍👍👍👍👍👍

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.