چرا نباید از آینده بترسید؟ ترس از آینده نداشته باشید

چرا نباید از آینده بترسید؟ به شما خواهم گفت که نترسید

نگران آینده هستید؟

نمیدانید در آینده چه پیش خواهد آمد؟

احتمال میدهید که اوضاع خوب پیش نرود و این موضوع باعث نگرانی شما شده است؟

آرزو می کردید که در شرایط دیگری زندگی می کردید و این همه استرس و نگرانی را متحمل نمی شدید؟

من هم زمانی به شدت نگران آینده بودم. این روزها هم گاهی نگران میشوم اما به نسبت قبل خیلی خیلی کمتر شده است. هر روز بر روی خودم کار می کنم تا دیگر نگران آینده نباشم و امروز می دانم که تمام این نگرانی ها ساخته شده ذهن ما هستند.

این روزها در بین اکثر مردم نگرانی موج می زند. نگرانی از آینده ای ناشناخته و پر از ابهام. اصلا و به هیچ وجه نیامده ام تا نگرانی ها را قضاوت کنم و بگویم که آنها درست هستند و یا نه، اصلا نمی خواهم در مورد عمق نگرانی ها صحبت کنم زیرا می دانم تا زمانی که ما انسان هستیم نگرانی و مشکلات قسمتی از زندگی ماست اما آمده ام تا ابزاری را با شما در میان بگذارم تا بتوانید از زندگی تان بهتر و بیشتر استفاده کنید. تا اجازه ندهید مسائل بیرونی و نگرانی های روزانه زندگی شما را مختل کند.

امروز در شبکه های مجازی میدیدم که مردم از استرس و نگرانی های شدید خود صحبت می کنند. این نگرانی ها را در میان مردم کوچه و خیابان هم می توانم ببینم. حتی در میان دوستانم هم این موضوع وجود دارد.

آنچه امروز می خواهم بگویم این است که درد و رنج و نگرانی قسمتی از زندگی تمامی انسان هاست و اینکه فکر کنیم دیگران با چالش ها، نگرانی ها و مسائل استرس زا رو به رو نمیشوند اصلاً درست نیست اما ما می توانیم این نگرانی ها را مدیریت کنیم.

ما می توانیم از زیر سایه سیاه آینده پر ابهام خودمان را خارج کنیم و وارد روشنایی و نور شویم.

این روزها کتابی به نام tears to triumph را مطالعه می کنم. در این کتاب در مورد درد و رنج انسایت سخن گفته است. جمله خیلی زیبایی درون این کتاب خواندم که خیلی با شرایط این روزهای ما مطابقت دارد:

دردی که شما امروز متحمل میشوید آن چیزی نیست که آینده شما را مشخص خواهد کرد، بلکه اینکه  زمانی که از درد و رنج هایتان عبور می کنید چه کسی هستید، آینده شما را مشخص خواهد کرد.

اینکه چگونه از نگرانی ها و درد و رنج ها عبور می کنیم آن چیزی است که آینده ما را می سازد و نه مشکلات و مسائلی که امروز با آنها درگیر هستیم. این جمله خیلی زییا و پر مفهومی است که من آن را در کتابم رنگی کرده ام و مرتب آن را با خودم تکرار می کنم.

در واقع معنی این جمله این است که آنچه آینده ما را مشخص می کند این هست که در این لحظه چه رفتار، چه احساسات و چه برخوردی با نگرانی هایمان می کنیم.

اینکه این لحظه را چگونه بگذرانیم تعیین کننده آینده ماست و نه مشکلات و نگرانی های امروزمان.

درک این جمله چندین سال قبل برای من خیلی سخت بود و ذهنم انواع و اقسام بهانه را می آورد تا آینده را مهم و لحظه حال را کم اهمیت جلوه دهد اما این روزها دیگر کمتر از گذشته می تواند من را گول بزند و من را بازیچه دست خود کند.

آینده زمانی است که توسط ذهن ما ساخته شده است و وجود ندارد. ما هیچ کنترلی بر آینده نداریم و فقط و فقط بر این لحظه و کارهایی که در این لحظه انجام میدهیم کنترل داریم.

در جایی خواندم که دوستی نوشته بود نمیداند از نگرانی چه کار کند. صبح تا شب مشغول کار کردن است و با فشار و سختی زیادی در حال زبان خواندن است تا بتواند آیلتس بگیرد و مهاجرت کند. او از اینکه تحت استرس و نگرانی بیش از حدی بود نوشته بود.

با خواندن این جمله چیزی درونم گفت که امروز این نوشته را با شما در میان بگذارم. میدانم افرادی که ذهن منطقی دارند نمی توانند حرف های من را به اسانی قبول کنند و خودشان را از آینده جدا کنند

اما برای شمایی که حرف های من نوری را در قلبتان روشن می کند می خواهم بنویسم. آنهایی که می دانند باید زندگی متفاوت تری را تجربه کنند.

زندگی ما فقط و فقط همین لحظه است. هیچ لحطه بعدی وجود ندارد. باید خیلی خوش شانس باشیم که بتوانیم لحظات دیگری را هم زندگی کنیم. برخی انسان ها حتی به اندازه ما هم زندگی نکرده اند.

بنابراین چرا این لحظات تان را خراب کنید؟ وقتی نوشته آن دوست را می خواندم پیش خودم گفتم ای کاش می توانست با آرامش زبان بخواند و برای آیلتس اقدام کند. ای کاش می توانست نگرانی هایش را کنترل کند. ای کاش در همین لحظه آرامش بیشتری داشت.

باز هم می گویم. اصلا عمق نگرانی های موجود را انکار نمی کنم اما وقتی شرایطی در کنترل ما نیست آیا بهتر است که از همین لحظه استفاده کنیم و یا با ترس از آینده، هم این لحظه و هم تمام آینده مان را خراب کنیم.

اگر امروز حالت خوب باشد و در لحظه زندگی کنی و نگرانی های آینده را رها کنی، به فرد قدرتمند تری تبدیل میشوی که در آینده می توانی با چالش های بزرگ تری رو به رو شوی و از پا در نیایی.

اما اگر امروزت را صرف آینده کنی و از ترس آینده زندگی نکنی، نه تنها امروز را از دست داده ای بلکه در آینده هم نمی توانی از چالش ها عبور کنی.

این روزها من زندگی را کمی متفاوت از گذشته می بینم. این روزها احساس می کنم که من خوش شانسم که چنین چالش هایی را تجربه می کنم. چون احساس می کنم که برای اهدافی که دارم باید قدرتمندتر باشم و این همان مسیر قدرتمند کننده من است.

می دانم ذهن خیلی از شماها نمی تواند چنین حرف هایی را بپذیرد و مقاومت دارد. هیچ اشکالی ندارد. من هم زمانی همانند شما چنین مقاومت هایی را احساس می کردم اما به خودتان اجازه دهید تا کم کم بتوانید این تغییرات را در زندگی تان ایجاد کنید.

در لحظه حال زندگی کردن اصلاً به معنای انکار کردن نگرانی ها و مشکلات و درد و رنج موجود نیست اما به معنای این است که آنها را بپذیرید و آنها را به خدا، کائنات، دنیا و … واگذار کنید.

و آنجاست که اتفاقات غیر منتظره و خوب در زندگی شما شروع میشود. آنجاست که شروع می کنید معنای زندگی را درک کنید و به نیروی درون تان متصل میشوید.

تمام این ها را گفتم که بگویم از آینده نترسید. از آینده نترسید چون آینده ساخته ذهن ماست و وجود خارجی ندارد. از همین لحظه بهترین استفاده را کنید. تمام نگرانی ها را رها کنید و در لحظه حال زندگی کنید.

درد و رنج انسان تنها قسمتی اولیه از معادله است، آنچه که بیشتر اهمیت دارد آنچیزی است که پس از رها سازی آن درد و رنج ها بدست می آورید.

ماریان ویلیامسون

و پس از رها سازی نگرانی ها چیزهایی که بدست می آورید چیزی نیست جز: آرامش، زندگی شاد، معنویت، رسیدن به خواسته ها و اتصال به نیروی درونی و قدرت اصلی

پیشنهاد ویژه

دوره غیر حضوری ذهن آگاهی و حضور در لحظه حال

25 نظرات
  1. Farshad می گوید

    سلام ممنون که این مقاله های سازنده را می نویسید،یه سوالی دارم بین دو راهی گیر کردم،نمیدونم برم درس بخونم یا برم کار کنم شد جریان علم بهتر یا ثروت این سوال می پرسم چون نمی خوام راه اشتباه رو برم.

    1. سارا حمیدی می گوید

      سلام دوست عزیز

      هیچ راه اشتباهی در زندگی وجود ندارد و کاملا همه چیز به انتخاب خودت بستگی دارد. هر راهی را که انتخاب کنی قطعا برای تو بهترین راه خواهد بود.

      شاد باشی

    2. مسیح می گوید

      سلام دوست عزیز . من یه روز در جایگاه شما قرار داشتم و کار رو انتخاب کردم . و شکست خوردم چون فکر میکردم تنها کارکردن به من مسیر رو نشون میده و بعضی از دوستانم که همه تلاششون رو کردن درس بخونن هم پشیمونن . پس کلا نتیجه اینطوریه که کار کردن در کنار درس خوندن برای بهره وری بیشتر و بهتر .
      هم تجربه عالی براتون میشه و هم مسیر رو براتون روشن تر میکنه و از حمایت استادان خودتون هم میتونید بهره مند بشید .

  2. احمد می گوید

    سلام و عرض ادب
    به صورت اتفاقی مطالب شما رو خواندم. بسیار جالب بود. اما یه سوال همیشه ذهن من رو درگیر میکنه که امروز فهمیدم اونم از ایرادای ذهن منه که باید روش کار کنم. ای ن سوال اینه: مادیات منظور پول و درامد میتونه حلال همه مشکلات باشه. به نظر شما کسی که دغدغه مالی نداره افکار منفی خیلی کمتری هم داره و بهتر بر ذهنش مسلطه. اگه مقدوره یکم توضیح بدید.

    1. سارا حمیدی می گوید

      سلام احمد عزیز

      اگر زندگی نامه افراد مختلف را بخوانید متوجه خواهید شد که پول حلال مشکلات نخواهد بود و چه افرادی که با وجود ثروت مند بودن دچار افسردگی و یا بیماری های روانی بوده اند. از طرف دیگر اگر آرامش داشته باشید و ذهن تان را کنترل کنید می توانید موفقیت های مالی زیادی بدست آورید. امیدوارم کمک کرده باشد. شاد باشید

  3. سحر می گوید

    سلام خانم حمیدی خیلی ممنون از مطالبتون، من چطور میتونم با شما ارتباط داشته باشم؟؟؟ اخه پشت کنکوریم
    ذهنم خیلی درگیره، خیلی بهتون نیاز دارم واقعا

    1. گروه آموزش تمرکز می گوید

      سلام سحر عزیز

      برای در ارتباط بودن با خانم حمیدی می توانید در جلسات کوچینگ شرکت کنید. شاد باشید

  4. حسین می گوید

    خود‌خانم‌گفتند‌که‌از‌راه‌کتاب‌خوندن‌ (زندگی‌نامه‌های‌افراد‌موفق‌حالا‌توهر‌زمینه‌ای‌میتونه‌کنکور‌‌‌‌،دین،یا‌ثروت،‌علم‌)‌مشکلاتشون‌رو‌حل‌کردن‌‌‌.‌این‌نشانه‌ای‌است‌برای‌افراد‌متفکر‌ودقیق

  5. سید جواد می گوید

    سلام خدمت خانم حمیدی عزیز امید که حال تان خوب باشد! در ضمن تشکر میکنم بابت مطالب جالب تان در مورد کنترول ذهن، در مورد اختلالات روانی و افسردگی که باعث از بین بردن اعتماد به نفس شده و زندگی را برای انسان در تنگنای محض قرار میدهد، میشه در مورد راه های بیرون رفت و نجات ازین معضله را برای ما معلومات دهید؟

  6. teimoor می گوید

    سلام من مدتی است که نمیتونم پایان نامه م رو انجام بدم بخشیش به دلیل شبیه سازی که لازم هست بخشی هم به علت روز دفاع هست از اونجایی که آدم کم حرفی هستم میترسم نتونم دفاع رو به درستی انجام بدم و از طرفی هم هنوز پایان نامه م رو تکمیل نکردم الان ترم ۶ ارشدم واقعا نگرانم اما موندم باید چیکار کنم که زودتر از پایان نامه خلاص بشم ممنون میشم جوابتون رو بهم ایمیل کنید

    1. گروه آموزش تمرکز می گوید

      سلام تیمور عزیز

      مقاله زیر را مطالعه کنید
      آنچه مانع اقدام کردن برای خواسته هایتان میشود: بهتون میگم چی کار کنید شاد باشید

  7. teimoor می گوید

    سلام مقاله تون رو در مورد اقدام کردن خوندم اما هنوز هم واقعیتش نمی دونم چیکار کنم که زودتر به نتیجه برسم و نگران این نباشم که مثل پروپوزال، دفاع رو خراب کنم و از طرفی مطالبم که در پاورپوینت نوشتم خیلی انسجام مفهومی زیادی نداره و همین هم باعث شده این نگرانی ها برام پیش بیاد

    1. گروه آموزش تمرکز می گوید

      زمان دفاع را مشخص کنید و از پایان نامه تون دفاع کنید. شاد باشید

  8. فردین قمری می گوید

    سلام.
    ممنون از این همه آموزش بسیار آموزنده،
    مطلبی که ذهنمو درگیر کرده اینه که در حال زندگی میکنم اما وقتی هدفی برای آینده نباشه خیلی سخته،یه جورایی باید یه قالب یا بهتر بگم یه ماکت از آینده کنارت باشه تا بتونی هدفمند بری جلو.

  9. Ashk می گوید

    درود به شما.میخواستم ازتون تشکر کنم بخاطر مطالب عالی که اراعه میدید
    واقعا کارتون درسته
    موفق و شادددد باشید.

  10. زهرا می گوید

    بی نهایت عالی بود

  11. علیخان (ابراهیمی) می گوید

    هیچ راه اشتباهی در زندگی وجود ندارد و کاملا همه چیز به انتخاب خودت بستگی دارد. هر راهی را که انتخاب کنی قطعا برای تو بهترین راه خواهد بود.

  12. علی می گوید

    سلام مطلب خوبی بود
    من هم از آینده خیلی میترسم سردرگم شدم
    نمیتونم برای خودم هدف تعیین کنم
    نمیدونم چی کار کنم هر کاری میکنم فکر میکنم اشتباه و وقتم رو تلف میکنم و دارم درجا میزنم
    منظور من از این حرفها داشتن شغل درآمد هست

  13. علی می گوید

    مطلب خوبی بود
    منم از آینده ترس دارم سردرگم هستم نمیدونم چیکار کنم
    نمیتونم برای خودم هدف تعیین کنم
    همش پیشگویی میکنم و میگم من آدم تنهایی هستم و تنها میمونم و این باعث افسردگی شدید میشه
    همش فکر میکنم که موفق نمیشم

  14. k می گوید

    سلام
    من داوطلب کنکور هستم
    و تاسفانه دوساله پشت کنکورم در طی این دوسال اتفاقاتی برام رخ داد که نتونستم روی درس تمرکز کنم
    الانه که سال سومم خیلی میترسم که نکنه اتفاق بدی بیفته
    من تقریبا ۶ ماه پیش با یکی از آقایون فامیل صحبتی داشتم که به دوستی کشیده شد اما من نخواستم اینکارو انجام بدم و سریعا بعد از دوهفته پایانش دادم
    حالا بیشترین ترسم شده اینکه نکنه این آقا به خانوادم چیزی بگه هرچند که اون
    اقا صحبت رو به همچین چیزی کشوند خواهش میکنم بهم بگید چیکار کنم چون واقعا کار اشتباهی نکردم از طرفی هم واهمه دارم این فرد برای کنکورم مانعی درست کنه و نمیخوامم که ترجیحا فعلا به والدینم چیزی بگم تا بعد از کنکور
    خواهشششش میکنم جوابمو بدید:(

  15. فائزه می گوید

    سلام
    من خیلییی از آینده میترسم و بیشتر هم بخاطر اینه که هیچ هدفی ندارم برای آینده و زندگیم رو پوچ و بیهوده میگذرونم.
    و یه سوال دارم چجوری برای مثال وقتی که فردا امتحان دارم الان در لحظه زندگی کنم و به فکر امتحان فردام نباشم درک نمیکنم؟

    1. سارا حمیدی می گوید

      سلام دوست عزیز
      بهتون پیشنهاد می کنم حتما در دوره زندگی در لحظه حال شرکت کنید. شاد باشید

  16. Vahid moradkhani می گوید

    سلام واقعا عالی بود ..ولی داشتن شرایط اقتصادی بد استرس را بیشتر میکند ..مثلا دوماه مونده وقت اجاره خونم تموم شه بعد دوماه باید اسباب کشی کنم ..وقتی پول کافی برای اجاره خونه ندارم چجوری نگرانی آینده نداشته باشم

  17. Mhron می گوید

    سلام خیلی متشکر از نوشته خودتون احساسات بدی که داشتم رو خیلی کاهش داد.براتون ارزوی شادی دارم .همیشه خوش باشید و دالتون پراز امید باشد

    1. سارا حمیدی می گوید

      سلام دوست عزیز.ممنون از همراهی شما

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.