آنچه مانع اقدام کردن برای خواسته هایتان میشود: بهتون میگم چی کار کنید
آیا شده که رؤیای شروع کردن کار جدیدی و یا هدف جدیدی داشته باشید؟ آیا شده که خیلی دوست داشته باشید هدف تان را شروع کنید اما انگار کسی یا چیزی مانع شماست و نمیتوانید اقدام کنید؟
چند وقت پیش متنی نوشته بودم در مورد اینکه اگر چند پتانسیلی هستید چگونه مسیرتان را پیدا کنید و یک ایمیلی از یکی از اعضای سایت دریافت کردم که همش منتظر بودم تا در یک فرصت مناسب بیشتر در موردش توضیح دهم
او برایم نوشته بود که مسیرش را در زندگی پیداکرده و کاملاً میداند که چهکار باید کند، خواسته و هدفش برایش مشخصشده است اما نمیتواند برای آنها اقدام کند و انگار کسی مانع او میشود.
چه کسی و یا چه چیزی مانع اقدام کردن شماست؟
آنچه شما را عقب نگه میدارد و باعث میشود که شروع نکنید، برای خواستههایتان اقدام نکنید و یا انگیزه کافی را نداشته باشید ترس است.
بله درست خواندید. ترس از شکست، ترس از خوب نبودن، ترس از تصمیم اشتباه و یا هر ترسی که به دلیل باورهای شماست
ترسها شما را عقب نگه میدارند و خروجی آن اینه که شما انگیزه تعقیب رویاهاتون را ندارید و شاید مجبور بشید رؤیا هاتون را رها میکنید
اقدام نکردن بزرگترین دشمن شماست
تا مدتها که کارم را شروع کرده بودم ترس خیلی شدیدی احساس میکردم. وقتی این ترسها به سراغم میآمدند، کارم را برای مدتی تعطیل میکردم. هیچ اقدامی انجام نمیدادم و تسلیم ترسهایم میشدم. پیش خودم میگفتم نکند ترسها درست باشند. همش در تلاش بودم تا ترسها را خنثی کنم. همیشه میخواستم به وضعیتی برسم که دیگر از چیزی نترسم و بتوانم باقدرت برای خواستههایم اقدام کنم اما زمان خیلی زیادی صرف آنها کردم و هرچه بیشتر میگذشت ترسهایم هم بزرگتر و بیشتر میشدند.
بهمرور متوجه شدم که ظاهراً در مسیر رسیدن به خواستهها، ترسها نهتنها خنثی نمیشوند و هرروز بزرگتر میشوند.
توقعات دیگران از تو بیشتر میشود، انتقادات بیشتر میشود، کارهای جدیدتری باید ارائه دهی که ریسک بیشتری میخواهد، اعضای تیمت را باید گسترش دهی که این به معنای دردسرهای بیشتر است. ترافیک سایتت بیشتر میشود و این به معنای به وجود آمدن مشکلات بیشتر در وبسایت است که هرکدام از اینها ترسهای تو را بیشتر از قبل میکنند.
بله و آنجا بود که متوجه شدم دشمن بزرگ من ترس هایم نیستند. تا آن زمان فکر می کردم اگر ترس ها نبودند من به راحتی می توانستم اقدام کنم اما زمانی متوجه شدم که بزرگ ترین دشمن من اقدام نکردن است.
پس تصمیم گرفتم روش متفاوتی انتخاب کنم. اگر شما هم با اقدام کردن مشکلدارید امروز با شما یک نکته خیلی ساده و کاربردی را در میان خواهم گذاشت که بهتون کمک کنه شروع کنید، اقدام کنید و در مسیر رؤیاها و خواستههای خود قدم بردارید.
اقدام کنید باوجوداینکه موانع را احساس میکنید
امروز پس از گذشت چند سال، همچنان هر وقت میخواهم مقاله جدیدی بنویسم، دوره جدیدی تولید کنم و یا خلاقیت و نوآوری در کارم داشته باشم میترسم. بله امروز هم میترسم اما من به یک انسان متفاوتی تبدیلشدهام طرز فکر جدیدی دارم.
باوجود تلاشهایم برای خنثی کردن ترسهایم، آنها هنوز هم وجود دارند و من فکر میکنم این موضوع کاملاً طبیعی است چون ما انسان هستیم.
درگذشته وقتی با ترسهایم روبهرو میشدم، کارهایم را رها میکردم. با خودم میگفتم هر زمان که ترسهایم کمتر شد، دوباره شروع میکنم. هر زمان که موانع برطرف شدند اقدام خواهم کرد!
اما امروز هر زمان که میترسم، مطمئن میشوم این کاری است که باید انجامش دهم و شروع میکنم.
بله. هر وقت میترسم سریع اقدام کنم
وقتی برای نوشتن این مقاله دچار ترس میشوم تنها کاری که میکنم لپتاپم را باز میکنم و شروع به نوشتن میکنم. مهم نیست آنچه مینویسم خوب است یا بد. فقط مینویسم. بعداً دوباره میتوانم آن را ویرایش کنم اما وقتی لازم هست بنویسم فقط مینویسم.
وقتی لازم هست اقدام کنید فقط اقدام کنید.
و این نکتهای بود که دوست دارم با تمام وجودتان آن را درک کنید. حتی اگر موانع را احساس میکنید شروع کنید.
قبل از اینکه آمادهباشید، شروع کنید.
خیلی از افراد میخواهند برای شروع حرفهای باشند، خیلی از افراد میخواهند هیچ اشتباهی انجام ندهند. خیلی از افراد میخواهند صد در صد مطمئن باشند تا شروع کنند.
خیلی از افراد وقتی فکر می کنند که کاری که می خواهند انجام دهند به اندازه کافی خوب نیست، ترجیح میدهند شروع نکنند.
خیلی از افراد وقتی احساس می کنند هنوز آمادگی کافی ندارند شروع نمی کنند
خیلی از افراد وقتی احساس می کنند ممکن است شکست بخورند شروع نمی کنند
خیلی از افراد وقتی حس می کنند ممکن است موفق نشوند شروع نمی کنند
اما مشکل اینجاست که تا شروع نکنید مسیرتان را پیدا نخواهید کرد. تا شروع نکنید خوب نخواهید شد. تا شروع نکنید موفق نخواهید شد.
قبل از اینکه آمادهباشید، شروع کنید
لازم نیست منتظر باشید تا ترسهایتان خنثی شوند. لازم نیست منتظر باشید تا حرفهای شوید و بعد شروع کنید. لازم نیست مطمئن شوید که هیچ اشتباهی نخواهید کرد تا شروع کنید.
همین حالا و در هر جا و با هر امکانات و با هر سطح تخصص و با هر مهارتی که هستید، همین حالا شروع کنید و اقدام کنید.
شما یک حرفهای هستید
و وقتی شروع میکنید، اقدام میکنید و برای خواستهها و رؤیاهایتان قدم برمیدارید، زندگیتان شروع به تغییر میکند.
و شما یک فرد حرفهای خواهید بود.
مهم نیست کاری که میکنید تا چه حد عالی و بینقص به نظر برسد. همینکه شروع کنید و برای خواستههایتان اقدام کنید شما یک فرد حرفهای خواهید بود و این شخصیت حرفهای شماست که هرروز و هرروز حس و حال بهتر، شرایط بهتر، امکانات بیشتر، کتابهای بهتر، دورههای مؤثرتر و افراد بهتر را سر راه شما قرار میدهد.
یک قدم کوچک بردارید. خودتان را متعهد کنید که هر روز یک قدم خیلی کوچک بردارید. هر چه جلو تر روید می توانید قدم های بزرگ تری بردارید و نتایج بزرگ تری بدست آورید.
بهترین پیشنهاد من به شما شرکت در جلسات کوچینگ است. من در جلسات کوچینگ شما را همراهی میکنم تا برای خواستهها و رؤیاهایتان اقدام کنید. یک دوره ۸ جلسهای و دوماهه شما را آماده میکند تا در مسیر خواستههایتان قرار بگیرید این جلسات فوقالعاده بهتون کمک می کنه تا قبل از اینکه کاملاً آمادهباشید، برای خواستههایتان اقدام کنید.
اگر آماده شروع هستید توضیحات این جلسات را مطالعه کنید و اگر احساس کردید این جلسات برای شما مناسب است آن را از دست ندهید.
البته اگر احساس میکنید که نمیخواهید در این جلسات شرکت کنید و میخواهید خودتان بهتنهایی این مسیر را ادامه دهید بازهم فوقالعاده است. من مطمئن هستم که شما موفق خواهید شد. تنها کاری که باید کنید این است که شروع کنید. همین حالا…
حالا که به پایان این نوشته رسیدیم لطفاً برایم بنویسید که :
چهکاری است که میخواهید آن را انجام دهید اما هنوز موفق نشدهاید آن را شروع کنید؟
اولین اقدامی که همین الآن میتوانید برای آن انجام دهید چیست؟
لطفاً لطفاً برایم از تجربیات خودتون و آگاهیهایی که با خواندن این نوشته به دست آوردید بنویسید. شاید باورتان نشود اما داستان شما میتواند به یک فرد دیگر کمک کند تا زندگی بهتری برای خودش بسازد. پس ممنون میشوم چند دقیقه وقت بگذارید و داستان خود را با ما و دیگران به اشتراک بگذارید.
دوستون دارم
درود برشما.نوشته هاتون بسیار عالی و مفید هستش برام.فقط ترس ذهنی با ترس فیزیکی خیلی متفاوت.شما راهنمای خوبی هستید ممنون میشم اگر بتونید کمک کنید.من ۳ سال که قرص مصرف میکنم و خانمم هم اطلاعی نداره کم و بیش ولی ترس از خماری همه وجودمو پر کرده.جرات ترک ندارم.شما راهنمایی بفرمایید
با سلام بنده چندین سال است که می خواهم برنامه ریزی را سرمنشا کار خود انجام دهم اما همان طور که گفته شد ترس .ترس از اینکه هر کار را چه قدر بها دهم یا ترس ازاینکه با کاری که عاشقش هستم انقدر وقت بگذرانم که اطرافیان و خانواده ام را فراموش کنم.نمی دانم به هر کار چه قدر بها دهم یا بگویم فلان قسمت را انجام دهم یا زمان بگذارم .یا اینکه اصلا این راه مناسب من است ؟ و اگر وقت بگذارم موفق میشوم .باتشکر از مقاله بسیار تاثیرگذار شما.
با سلام .اگر امکانش هست یک خواسته داشتم اینکه هزینه جلسات کوچینگ برای ما دانشجو ها اندکی زیاد است ممنون میشم اقدامی بشود با تشکر
مرسی که گاهی واسم ایمیل میفرستید،
این بار خیلی به موقع بود،هم ایمیل و هم محتواش
چون یه امتحان مهم در پیش دارم و ترس این روزا چیزیه که به شدت دست و پامو قفل کرده و نمیذاره برای رسیدن به هدفم اقدام کنم . مرسی سارای عزیز ازینکه منو شیمای عزیز خطاب میکنی و با اینکه نمیشناسمت بهم کمک میکنی
سلام خسته نباشید دقیقا درسته مدتیه به این نتیجه رسیدم. مدتی هست که میخوام کسب و کار آنلاین آموزشی رو شروع کنم اما حدود یکسال و نیمه که عقب میندازم به دلایل مختلف منطقی ای که برای خودم میارم و خیلی هاش هم اصلا مهم نیست.همش اقدام نمیکردم . اول فکر میکردم از اهمالکاریه اما مدتیه متوجه شدم از اقدام نکردنه از کاملگرایی بیش از حده، از ترساییه که دارم (ترس از رقبا ،ترس از شکست ، ترس از به اندازه کافی خوب نبودن ، ترس از قضاوت و … ). برای این مشکل به یه مشاور مراجعه کردم و یسری اقدام کوچیک برای شروع برام تعیین کرد که تو یه هفته انجام بدم و پیگیری کرد که حتما انجامشون بدم، حتی شاید باورتون نشه اما بعد از انجامشون خیلی اتفاقای بهتری برام افتاد. با کلی استاد و دوره آموزشی و … که اتفاقی تو راهم قرار گرفت آشنا شدم.
اصلا انگار دنیای کسب و کار مخصوصا اینترنتی اینطوریه که مثلا تا ۲۰ متر جلوترت رو میبینی بقیه رو نمیتونی ببینی باید اقدام کنی بری جلو تا بتونی چند قدم جلو ترش رو ببینی و در طی مسیر با آموزشهایی که میبینی و اطلاعات و تجربه هایی که بدست میاری خودت رو هر روز اصلاح و بهتر از دیروزت کنی.
” لازم نیست عالی باشی تا شروع کنی باید شروع کنی تا عالی بشی.”
با سلام خدمت سرکار آیا جمعه ها بعداظهر نیز کلاسا برگزار
سلام
من میخوام استفعا بدم از کارم
ولی حدود ۶ سال مونده بازنشت بشم
ولی از نظر مالی تو اینکار پیشرفت دارم نه معنوی
فکر نکنم که یه پستی چیزی هم بهم بدم که دلم بهش خوش باشه
نظرتون چیه؟
ممنون
سلام خانم حمیدی ممنون از مطالبی که در اختیار ما قرار می دهید مواردی که در بالا نوشته اید کاملا درمورد من صادق است
من مدیر تولید یک شرکت هستم بیشتر از ۱۵ سال است که در این مجموعه کار میکنم
حدود۷ سال است که تصمیم گرفتم یک شرکت صادراتی راه بندازم و مستقل کار کنم و محصولات شرکت خودمون رو به کشور های همسایه بفروشم
از نظر تخصص و تجربه کاملا مسلط هستم . مدیر عامل هم در جریان کارم قرار دارد و مشکلی با این قضیه ندارد ولی تا به امروز نتونستم بصورت حرفه ای این کار رو عملی کنم. تمام تلاشم رو هم میکنم ولی نمیدونم کجای کار ایراد داره که به اجرا نمیرسه
نیاز به کمک فکری دارم ممنون میشم راهنمایی کنید
سلام خانم حمیدی با تشکر از مطالب مفید وارزشمندتون که راهنمای بسیاری از مخاطبینتون هستید .من کارم رو دوست دارم و عاشق پیشرفت هستم وهمیشه برنامه ریزی میکنم اما نمی دونم چرا به وقتش که میرسه همه چیز عوض میشه وتمام برنامه هام به هم میریزه از تون خواهش میکنم راهنماییم بکنید. باتشکر فراوان
سلام دوست عزیز
اینکه عاشق کارتان هستید فوق العاده است و بهتون تبریک می گویم
لطفا مقالات زیر را مطالعه نمایید
چگونه برنامه ریزی خود را عملی کنیم؟ دلایل عدم عمل کردن به برنامه شاد باشید
سلام من الان ارشد دانشگاه تربیت مدرس میخونم ولی برای پایان نامه م دچار مشکل شدم استادم گفته باید دوباره مقاله دیگه ای رو شبیه سازی کنی و از طرفی باید مطالب رو هم بنویسم ولی نمیدونم چطور باید اینکار رو انجام بدم چون زیاد برنامه نویسیم خوب نیست الان هم ترم ۶ هستم چه راهکاری پیشنهاد میدین؟
سلام دوست عزیز
لطفا به آنچه در مقاله گفته شده عمل کنید. از کم شروع کنید. با یک فرد متخصص در زمینه برنامه نویسی مشورت کنید. کم کم شروع کنید و در مسیر آرامش داشته باشید و مطمئن باشید که شما از پس آن بر خواهید آمد.
شاد باشید
سلام
واقعا مطالبتون عالی بود!
من یکساله هدفمو مشخص کردم و واقعا بهش علاقه دارم، میخوام وب سایت خودمو راه اندازی کنم
ولی ترسهام بهم اجازه نمیده
هربار که میام مطالعه رو شروع میکنم سریع ولش میکنم
من واقعا عاشق هدفمم ولی از راه رسیدن بهش بیذارم، واقعا دلم نمیخواد مطالعه ای براش داشته باشم و دلیلشم نمیدونستم
از وقتی مقاله های سایت شمارو خوندم تازه فهمیدم ریشه اصلی این بیذاری و گریز از کار چی بوده
الان تصمیم گرفتم
درسته مهارت کافی ندارم
ولی یاد گرفتم از هیچی شروع کنم
ممنونم واقعا از راهنمایی هاتون
سلام نرگس عزیز
خیلی خیلی خوشحالیم که همراه شما هستیم و ممنون از پیام پر انرژی تان. منتظر شنیدن خبرهای موفقیت شما هستیم. شاد باشید
سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد بزرگوار
ضمن تشکر از آموزشهای خوبتون در صورت امکان مطالب رو بصورت صوتی و تصویری هم رو سایت بذارین چون در زمان مطالعه روی کامپیوتر دیگه چشما زیاد یاری نمیکنند.راستش من مسیر و هدفم برام مشخصه ولی هر موقع میخوام برای خودم کار کنم هزار جور فکر و خیال و دوست داشتن مطالعه در کنجکاویهای ذهنی یا هزار جور ادا و اصول نمیذاره کارمو انجام بدم با اینکه میدانم باید قلم و کاغذی کنار دستم بذارم و هر دغدغه ای که سراغم آمد تو کاغذ یادداشت کنم و بهش یه زمان برای وقت گذاشتن بدم که شاید یکی از اصولی ترین روشهای تمرکز باشه ولی بازم درگیر این پریشانی ذهنی میشم چنانچه راهکار خوبی برای خلاصی از این مورد دارین لطفا با یه ویدیو یا وویس راهنمایی بفرمایید.سپاسگزارم
سلام دوست عزیز
از همراهی شما بینهایت خوشحالیم. حتماً در این مورد صحبت خواهیم کرد. شاد باشید
سلام ایا حرف من درست است که انسان فقط و فقط و فقط با فکر در این دنیا کارهایش را پیش میبرد چونکه تمام اجزا بدن به غیر از اجزایی که ما هیچ کنترلی بر انها نداریم و به طور غریزی کار میکنند مابقی تحت کنترل ما هستند و بدون فرمان مغز که ان هم فکر کاری نمیکنند و اینکه ما تنها و تنها با فکر کردن دنیای خود را میسازیم .تمام اجزا بدن در همه انسانها مشترک است تنها در فکر است که انسانها متفاوت عمل میکنند و این است که نظرات و زندگیهای متفاوتی را میبینیم پس انسان فقط فکر نیست؟
من یه رپرم با توانایی خوندن بالا و هیچ وقت برای ضبط کار اقدام نکردم والان سالهاست که میخوام یه کار بدون ایراد جمع کنم و فک کنم یه چندسال دیگه هنوز همینجای داستانم .ولی خوب بود فک کنم امسال یه کارایی بکنم اگه بشه؟!
سلام خانم حمیدی، من علائق زیادی دارم، اما وسواس اتلاف زمان گرفتم! یعنی هر کاری میکنم سریع نتیجشو میخوام که البته به نتیجهگرایی من مربوطه و تازه متوجه شدم، راستش این هر کاری رو وقتی شروع و به پایانش میرسونم، احساس اتلاف وقت میکنم! شخصا آدم پرتلاشی هستم ولی خُب، ترس از اشتباه و شکست و اتلاف زمان، تمام وجود من رو پر میکنه و این ناشی میشه از گذشتم. من شغلم طراحی هست و در کنارش به موضاعت زیادی علاقه دارم که واقعا برای من خوشحالی و لذت میارن. اما همینکه انجامشون میدم همین احساس اتلاف زمان میاد سراغم، فکر حرف اون و این مفیتم که میگن اتلاف زمان، اتلاف زمان و اشفته میشم. من به هوا و فضا علاقه دارم و دلم میخواد درموردش کتاب بخونم و کنجکاوم که از علاقم ناشی میشه، اما وقتی میبینم فقط تئوری هست و جنبهی عملی نداره و دانش منو بالا میبره، این احساس میاد سراغم که وقتت رو تلف کردی! نمیدونم باهاش چیکار کنم، الان که جوونم و کلی انرژی دارم، برنامه واسه آیندم ولی همین موارد، ترس، احساسات و عوامل ناشی از اینها مثل عزتنفس پایین و اعتماد به نفس کم، باعث میشه که روز به روز درموندهتر بشم. خانوادم هم که تفکرات قدیمی دارن و اصلا انتظاری از اونها ندارم، فقط من موندم و این احساسات. خیلی از نواردی که علاقه دارم، پیشنیازشون تئوری بودن هست تا به نحوه احسنت بتونم اون کار رو انجام بدم و وارد فاز عملی بشم، بعضی موارد هم کلا تئوری هستن و علاقهی من به اونهاست. راستش از یه مربی رشد و توسعهی فردی پرسیدم، جوابی که بهم داد، فهمیدم اصلا متوجهی منظورم هم نشده! بهم گفت کاری رو بکن که تئوری نباشه و در مسیر حرفهات باشه! خب آدم علاق مختلف داره، لذت میبره ازشون و خوشحالش میکنه. ممنون میشم که منو راهنمایی کنید. تنها سایتی که به نظرم رسید، سایت شما بود، چون یه بار بهم کمک کردید.
البته من شغلی رو که عاشقش هستم رو پیدا کردم و چتدپتانسیلی نیستم! همین شغلم هم متنوع هستش، اما دوست دارم مثلا برنامهنویسی رو هم داشته باشم و یاد بگیرم، طراحی خودش یه حوزهی وسیع و من دوست دارم توی حوزههای دیگه هم دست ببرم و حتی ادامه بدم اگه دیدم علاقه داشتم، یا مثلا دوست دارم زبانهای انگلیسی و ترکی و یا روسی یاد بگیرم و کتابهای تئوری بخونم ( مثل نجوم و هوا و فضا ). خیلی ممنون میشم بهم بگید این باوره، وسواسه، طرز فکره، بخدا روانی شدم دیگه. من تواناییهای فوقالعادهای دارم، اما توی کنترل خودم، افکار و این وسواس، موندم. از طرفی وقنی میبینم روزام به نیمهکارهای من، شک و تردیدهای من داره میگذره؛ ناامیدتر میشم و افسرده.
نوشتن همیشه جز برنامه من بوده و هست و مطالب بسیاری هم نوشتم اما هیچ وقت جرات نکردم آن را برای چاپ آماده کنم. حالا با خواندن این مطلب تصمیم گرفتم اولین اقدام لازم را برای آن بردارم. شما درست میفرمائید تا قبل از خواندن این مطلب فکر میکردم ترس مانع من است اما حالا مطمئن هستم تمام عقب بودن من از زندگی نزیسته ام اقدام نکردن است. بابت نوشته های صحیح و بجا و الهام بخش تان بی نهایت سپاسگزارم
سلام مرسی از مطالب عالیتون . من کلاس دهم هستم اول سال رو خوب شروع نکردم و از نیمه های سال هر چی می خواستم شروع کنم نمیشد احساس می کردم که به اندازه ی کافی همه چیز خوب نیست و نمیدونستم از کجا شروع کنم مثلا نمی دونستم الان که میرم درس بخونم درسای قبلی رو که خوب نخوندم بخونم یا درسای جدید رو .
سلام خانم حمیدی من دوس دارم کار آرایش دائم رو شروع کنم ولی میترسم حس میکنم اموزشی که دیدم کافی نیس و باید کلاسای بیشتری برم با وجود این از خونه شروع کردم و مشتریها کم و بیش میان ولی میترسم سالن بزنم
با سلام.با عرض خسته نباشید.من دوازده سال سابقه فروش دارم وتو این مدت مشتری هام رو راضی نگه داشتم .شغلم رو به خاطر منابع مالی تغییر دادم و الان تصمیم گرفتم فروشم رو اینترنتی انجام بدم البته در کنار این شغل فعلی.ولی احساس میکنم نمیتونم زمانم رو مدیریت کنم.تو ایده پردازی هم مشکل دارم.چند ایده تو ذهنم هست و موندم واقعا کدوم رو انتخاب کنم.خواهشا راهنماییم کنید.ممنون
علی عزیز سلام
خیلی خوشحالم که در حال ایجاد تغییر در کسب و کارتون و ساختن کسب و کاری هستید که ایده های متفاوتی در موردشون دارید این فوق العاده است و بهتون تبریک می گویم و تشویق تون می کنم که این مسیر را ادامه دهید. پیشنهادم اینه که اولین قدم کوچک و ممکن را بردارید و مطمئن باشید که در طول مسیر، قدم های بعدی را متوجه خواهید شد. لازم نیست تمام مسیر را بدانید تا شروع کنید. این موضوع خیلی گسترده است و در صورت تمایل بهتون پیشنهاد می کنم که در جلسات کوچینگ شرکت کنید تا با اطمینان بتونید قدم بردارید و کسب و کار دلخواه خود را بسازید. شاد باشید
سلام و عرض ادب و احترام
وقتی مقاله ارزشمندتون رو میخوندم،یادم اومد از توصیهای که بیست سال پیش به هنر جویان فیلمنامه نویسی خودم داشتم.
به آنها میگفتم قدم اول در نویسندگی، نوشتن است. هر چیزی که باشد. حتی چرند و پرند.
خودم نیز از همین قاعده استفاده کردهام، تا توانستهام چند جلد کتاب بنویسم. و با آموزش مهارتهای کوچینگ، در سلک کوچ زندگی، اولین گام را در راستای سلامتی خودم بردارم. روزی من با ۱۳۵ کیلو گرم وزن و بیماری دیابت نوع دوم و عمل قلب باز و کبد چرب و خونریزی دیابتی چشم دست و پنجه نرم میکردم ولی اکنون وزن خودم را با کمک سلف کوچینگ سلامتی به شیب زیر ۱۰۰ رساندهام. انسولین و قرصهای قلب و فشار را کنار گذاشتهام. از همه مهمتر در حال کمک به دیگران که از چاقی و مرض قند و فشار رنج میبرند. در این خصوص در پوست خود نمیگنجم و با صدایی که در تمام جهان میپیچد میگویم:
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
سلام آقای جمالزاده عزیز. بهتون افتخار می کنم و بابت این رشد و آگاهی بهتون تبریک می گویم. بینهایت سپاسگزارم بابت این پیام زیبا و پر از آگاهی و ما هم براتون خیلی خوشحال هستیم
همیشه شاد باشید
سلام وقتتون بخیر
من حدودا ۱۵ روزه که احساس میکنم بی حوصله شدم برای درس خوندن، در طول سال وضعیت درسی خوبی داشتم اما الان برای امتحانات پایانی انگیزه ای برای درس خوندن ندارم توی این ۱۵ روز اصلا شاد نبودم خودم فکر میکنم چون در طول سال درس میخوندم الان مغزم نیاز به استراحت کامل داره از وضعیت خودم راضی نیستم
اگر مقاله ای نوشتید که میتونه به من کمک کنه معرفی کنید تا بخونم متشکرم?
سلام وقتتون بخیر
من حدودا ۱۵ روزه که احساس میکنم بی حوصله شدم برای درس خوندن، در طول سال وضعیت درسی خوبی داشتم اما الان برای امتحانات پایانی انگیزه ای برای درس خوندن ندارم توی این ۱۵ روز اصلا شاد نبودم خودم فکر میکنم چون در طول سال درس میخوندم الان مغزم نیاز به استراحت کامل داره از وضعیت خودم راضی نیستم
اگر مقاله ای نوشتید که میتونه به من کمک کنه معرفی کنید تا بخونم متشکرم?
سلام مهدیس عزیز
خیلی خوشحالیم که به شرایط خود آگاهی دارید و بهتون تبریک می گوییم.
پیشنهاد می کنیم مقاله زیر را مطالعه کنید تا بتونید به ذهن تون استراحت بدید و دوباره با انرژی بر روی اهداف تون تمرکز کنید
خستگی ذهن و ۳ روش خوشحال کردن ذهن خسته
چگونه استراحت کنیم تا انرژی ذهنی خود را تقویت کنیم؟
شاد باشید
سلام من ی برنامه ریزی عالی انجام دادم و اهدافم و مسیر رسیدن بهشون کاملا برام مشخص و واضحه خودم انتخابشون کردم و با همه سختی های که وجود داره حاضرم زحمت بکشم و بهشون برسم اما مشکلم اینجاست من شروع میکنم اما هیچ وقت نه از شروع کردنم و نه از نتیجه ای که بدست میارم خوشحال و راضی نیستم اول فکر می کردم مشکل منم ترس هست اما هر چیزی که باعث ترسم بود چه فکری و چه ذهنی از خودم دور کردم اما مشکلم حل نشد!حالا دارم فک می کنم شاید آدم عملگرایی نیستم ؟نظر شما چیه