روش تغییر باورها

باورها چیست؟

باورها به آن دسته افکاری گفته می‌شود که سازنده سرنوشت و زندگی ما هستند. رفتار و زندگی ما بر اساس عادت‌ها و باور های ما ساخته می‌شوند. باورها نقش اساسی در زندگی ما ایفا می‌کنند. باورهای خوب زندگی ما را به سمت موفقیت و شادی پیش می‌برد. باورهای اشتباه تمام زندگی ما را در بر می‌گیرد و چالش‌های زیادی را در زندگی ما به وجود می‌آورد. مشکل اصلی زندگی ما باورهای اشتباه و نادرست در زندگی ما هستند. اگر بتوانیم باورهای اشتباه خود را شناسایی کنیم و آنها را اصلاح کنیم می‌توانیم به خواسته‌های خود برسیم. با تغییر باورهای نادرست از موانع سخت عبور می‌کنید و به موفقیت دست خواهید یافت.
چرا تغییر باورها سخت است؟
زندگی ما با باورهای ما ساخته شده‌است. باورهای ما شکل دهنده زندگی ما هستند. گاهی اوقات شناسایی باورها برای ما آسان است ولی نمی‌توانیم این باورها را اصلاح کنیم و یا تغییر دهیم. چرا؟ تغییر با ترس همراه است. وقتی متوجه می‌شویم باوری داریم که نادرست است و باید تغییر کند می‌ترسیم. ترس از تغییر عادتی که سال‌ها با آن زندگی کرده‌ایم.
گاهی با اینکه می‌دانیم باورهای اشتباهی داریم اما احساس نیاز به تغییر این باور ها نداریم. حس نمی کنیم که باید این باورها را تغییر داد. آن چنان به این باورها و زندگی با این باورها خو گرفتیم که نمی‌دانیم با تغییر باورهایمان چه تغییری در زندگی‌امان اتفاق می‌افتد.
برخی اوقات با اینکه می‌دانیم باید باورهای خود را تغییر دهیم اراده کافی نداریم. ما دوست داریم باور بهتری داشته باشیم اما انگیزه و اراده کافی نداریم. در نتیجه هیچ تلاشی برای تغییر باورهایمان نمی‌کنیم و بنابراین فکر می‌کنیم که تغییر سخت و نشدنی است.
یکی از دوستانم خانمی با استعداد و توانا بود. قدرت‌های ذهنی بیشماری داشت و بسیار توانا بود. این دوست من مشکل بزرگی داشت. او هیچ گاه توانایی نشان دادن توانایی‌هایش در جمع نداشت. اگر در جمع مسابقه‌ای برگزار می‌شد نمی‌توانست از پس آن مسابقه بر آید. او باور داشت که نمی‌تواند موفق باشد و در مسابقات درون جمع حتماً شکست خواهد خورد. این باور اشتباه باعث شده بود که او از پس هیچ مسابقه ای بر نیاید و همیشه شکست بخورد. شکست‌های پی در پی باعث شده بود که او اعتماد به نفسش را از دست بدهد و از نشان دادن توانایی های خود در جمع فرار می‌کرد. روزی به او گفتم که باورهای اشتباه باعث اصلی مشکلاتش هستند. او پس از آگاهی از این مساله تصمیم گرفت که این باور را در خود تغییر دهد تا زندگی اش تغییر کند. اما نتوانست. او می‌ترسید. ترس از اینکه با وجود تمام تلاش‌ها اوضاع تغییر نخواهد کرد و او از پس مشکلات بر نخواهد آمد. در نتیجه پس از مدتی دوباره به باورهای قدیمی رو آورد. در رابطه با این خانم باید بگویم شاید او انگیزه کافی و اراده لازم را برای تغییر باورهایش نداشته است. او به کمک کسی نیاز داشت تا از او حمایت کند و به او برای تغییر باورهایش کمک کند.

چگونه باورهایمان را تغییر دهیم؟

تغییر باورها امکان پذیر است. در ابتدا باید بدانیم که باور اشتباهی داریم. سپس باید اصل باور خود را ریشه یابی کنیم. چرا و چگونه به این باور در زندگی دست یافته‌ایم؟ آیا مدرسه و یا جامعه چنین باوری را برای ما به وجود آورده اند و یا شکست های پی در پی ما باعث به وجود آمدن این باورها شده‌است. پس اولین اصل ریشه یابی باورهاست.
به دوستم گفتم که در این راه به او کمک خواهم کرد و از او حمایت می‌کنم. او باور غلط خود را پیدا کرد و متوجه شد که علت این باور در دوران نوجوانی او بوده است. زمانی که به دلیل استرس زیاد در مسابقه‌ای شکست خورده و هربار که در جمع قرار میگیرد همان استرس را پیدا می‌کرده است. با گذشت زمان و تکرار این موضوع، او به این شرایط عادت کرده بود. در نتیجه پذیرفته بود که او توانایی ارائه توانایی هایش را ندارد. تنها راه موفقیت او تغییر باور منفی با یک باور مثبت بود. او باید به یک باور جدید دست می‌یافت. باور اینکه می‌تواند در هر مسابقه‌ای شرکت کند و پیروز شود. او باید باور می‌کرد که قدرت زیادی دارد و توانایی نشان دادن این توانایی‌ها را به دیگران دارد. بنابراین به او گفتم این باور جدید را بارها و بارها برای خود تکرار کند. هر روز تجسم کند که در جمع در حال مسابقه دادن است و به پیروزی دست یافته است. با تکرار این روش او در نهایت توانست به این باور غلط خود مسلط شود. او باور خود را اصلاح کرد و دیگر از مسابقه دادن در جمع نترسید.
شما هم می‌توانید با شناسایی باورهای اشتباه خود درصدد تغییر آن ها باشید. باورهای جایگزین آن را پیدا کنید و آن را بارها و بارها برای خود تکرار کنید. با این روش می‌توانید باورهای خود را اصلاح کنید و زندگی خود را با باورهای جدید و زیبا بسازید.

5 نظرات
  1. شهريار ناصح می گوید

    ممنون استاد از عنوان جالبی که برای مقاله انتخاب کرده بودین
    این بحث ها خیلی جا دارد تا به آن پرداخته شود

  2. محمدرضاپورعلي می گوید

    با سلام .
    مسله اصلي بعد از شناسايي محدود كننده ها يا همون باورهاي غلط من .. نحوه جايگزيني اونهاست كه كار رو مشكلتر كرده ..
    بعضي ها روشهاي NLP و بعضي ها تكرار جملات تاكيدي و برخي ديگران فايلهاي مثبت شنيداري و حتا گوش كردن ي جملات تلقيني و هيپنوتيزم و…. مسيرها و روشهاي ديگري كه حتما شما اگاهي بيشتري نسبت به اونا دارين رو مطرح ميكنن و پيشنهاد ميدن ..
    در اين بازار فراواني طبيعي كه همه روشها شايد بدرد همه نخوره و هر كسي بنا به محدود كننده هايي كه در طول دوران رشد بچه گي و نوجواني باهاش بزرگ شده روشهاي مشخصي صرفا بهش كمك كنند.. چه بسا همه اين روشها هم موثر باشن .. ولي انتخاب بهترين و راحترين روش و صد البته موثرترين باز هم وجود داره ….. رك و راست نميدونم كدوم روش موثر تره .. فقط همين

    1. سارا حمیدی می گوید

      سلام دوست عزیز. کسب آگاهی در مورد باورهای محدود کننده بزرگترین قدم است. برای جایزگینی باورهای بهتر و حرکت به سمت خواسته ها و اهداف خود می توانید در جلسات کوچینگ با کوچ خود بر روی این موضوع کار کنید. از طریق لینک زیر می توانید اطلاعات بیشتری کسب کنید.

      جلسات کوچینگ

  3. قاسم می گوید

    سلام خانم حمیدی
    بنده به عظمت و قدرت باور ایمان دارم و با اینکه میدانم اگر مثلاً تلاش بی وقفه کنم در کاری موفق میشوم اما در بعضی موارد سریع دلسرد میشوم و نیروی شوقم را از دست میدهم .مثلاً با خواندن کتاب نیروی بیکران رابینز یا کتاب ماکسول مالتز چنان دچار هیجان میشوم که دنبال هدفی میروم اما پس از یک روز اثری از آن مطالب در ذهنم باقی نمی‌ماند میدانم که باید این مطالب به باورم تبدیل شوند اما نمیدانم چطوری این کار را کنم شاید باور نکنید اما سه ماه است که روز ده کیلومتر پیاده‌روی دویدن انجام میدهم تا شاید نیروی اراده را در خود پرورش بدهم و بعد از آن بتوانم باورهایی نظری مطالب رابینز را در خود پرورش دهم اما نیاز به کمک دارم ممنون میشوم کمکم کنید.

    1. گروه آموزش تمرکز می گوید

      سلام دوست عزیز

      تغییرات آهسته آهسته و آنچنان با سرعت کم رخ می دهد که شما قادر به مشاهده آن نیستید. روزی می آید که شما متوجه میشوید با انسانی که قبلا بوده اید خیلی خیلی متفاوت هستید و حتی در گذر زمان تغییرات را احساس نکرده اید. اما مشکل اکثر افراد که بسیار در جلسات کوچنیگ دیده ایم این است که این موضوع را به درستی نمی دانند و تصور می کنند که افکار و باور هایشان به سرعت باید تغییر کند.

      مسیری را که در آن هستید ادامه دهید شاید کمتر از یک سال آینده متوجه شوید که به انسان دیگری با طزر فکر جدیدی تبدیل شده اید.

      مطالعه و یادگیری را نیز در این مسیر فراموش نکنید. شاد باشید

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.