چرا برنامه هایم را عملی نمی‌کنم؟

چرا برنامه هایم را عملی نمی‌کنم؟

عملی نکردن برنامه ها و اقداماتی که می‌خواهیم آن‌ها را انجام دهیم یکی از بدترین احساسات را در وجود ما ایجاد می‌کند. بارها شنیده‌ام که افراد می‌گویند من می‌خواهم این کارها را انجام دهم اما نمی‌توانم، اما نمی‌شود، اما اهمال‌کاری می‌کنم، به‌جایش کارهای دیگری انجام می‌دهم
و این احساس که می‌خواهیم اما نمی‌شود یک حس ترس، نارضایتی، ناشادی و حتی خشم از خودمان را در ما به وجود می‌آورد.

در مقالات اول و دوم در مورد این موضوع صحبت کردم که چگونه برنامه‌ریزی خود را عملی کنیم و به برنامه های خود پایبند باشیم. در قسمت سوم این مقالات می‌خواهم ابزاری به شما دهم که به کمک آن خودتان را بهتر بشناسید و علت اهمال‌کاری و به تعویق انداختن کارها و عملی نکردن برنامه هایتان و از دست دادن انگیزه‌تان را پیدا کنید.

چرا برای رسیدن به اهدافم اقدام نمی‌کنم؟

دوست عزیزم، تاکنون سؤالات زیادی از من دراین‌باره پرسیده شده و در جلسات کوچینگ افراد زیادی را دیده‌ام که این موضوع را بررسی کرده‌اند. برای همین در قسمت سوم این مقاله می‌خواهم جواب سؤالات همه شما را بدهم.

اینکه برای رسیدن به اهدافت اقدام نمی‌کنی دو دلیل دارد:

۱- هدفت خواسته تو نیست

یا

۲-  هدفت خواسته تو هست اما…

در این مقاله علت اول را به‌صورت مفصل توضیح خواهم داد و در مقاله بعدی به بررسی علت دوم خواهم پرداخت.

عملی نکردن برنامه هایی که به آنها علاقه نداریم و یا خواسته مان نیست

۱- به هدفت علاقه نداری و فقط به خاطر حرف بقیه، به دلیل اینکه دیگران بر روی تو حساب کنند، برای اینکه احساس می‌کنی اگر این کارها را انجام دهی در خانواده بیشتر روی تو حساب می‌کنند، برای اینکه فکر می‌کنی اگر کارها را انجام دهی در آینده موفق‌تر خواهی شد، برای اینکه به تو گفته‌شده که این کارها تو را فرد موفق‌تری می‌سازد و … تصمیم گرفته‌ای یک سری کارها را انجام دهی اما واقعیت این است که چون برای انجام آن کار چرایی نداری و چرایی آن اهداف را پیدا نکرده‌ای به آن‌ها علاقه‌ای نداری و نمی‌توانی برای آن اقدام کنی.

سیستم انگیزه که یک نیروی درونی برای هل دادن شما به سمت هدف است کار نمی‌کند و چند روزی هدفت را پیگیری می‌کنی اما سرانجام نمی‌توانی آن را ادامه دهی. کارها را به تأخیر می‌اندازی، به‌جای اقدام برای اهدافت، کارهای غیرضروری را انجام می‌دهی و دچار اهمال‌کاری می‌شوی.

در دوره راز مدیریت انگیزه کاملا در این مورد صحبت کرده ایم. اینکه تشخیص دهید چه می‌خواهید و چگونه برای رسیدن به آن‌ها سوخت و انگیزه لازم را به دست آورید. تشخیص اینکه چه می‌خواهید به شما کمک می‌کند تا بتوانید خودتان را بشناسید و خودتان را درگیر کارهایی که به آن‌هایی علاقه ندارید نکنید.

یکی از مراجعینم می‌گفت که می‌خواهد روزانه مطالعه داشته باشید چون این هدف مهمی برایش هست و آینده کاریش در دو سال آینده بستگی به این لحظه و مطالعاتی دارد که این روزها انجام می‌دهد. اگر روزانه مطالعه نداشته باشد ممکن است در آینده نتواند جایگاه کاری خوبی داشته باشد.
این فرد هیچ‌گاه موفق به مطالعه کردن نمی‌شد و همیشه از این موضوع ناراحت و نگران بود. او در بیرون خودش به دنبال عاملی می‌گشت که مانع از انجام کارها می‌شد.

در حین جلسات متوجه شدیم که او به این مطالعات علاقه‌ای ندارد و فقط به این دلیل که دیگر همکارانش در حال انجام چنین مطالعاتی هستند، تصمیم به مطالعه روزانه گرفته است. موضوع دیگر ترس بود. ترس از اینکه نکند از بقیه همکارانش عقب بماند.

وقتی متوجه شد که خواسته اش پیشرفت کاری است و پیشرفت کاری چیزی است که برایش مهم است تصمیم گرفت برای این خواسته اش در دوره های کتابخوانی شرکت کند و مهارت کتاب خواندن را یاد بگیرد. در واقع خواسته او تغییر پیدا کرد و این شفافیت به او کمک کرد تا بهتر بتوانید برای خواسته اش اقدام کند

چه کار کنیم؟

بنابراین اگر اهدافی دارید و دلایل عملی نکردن آن‌ها، بی‌علاقگی و یا ترس از آینده است بدانید که ترس‌هایتان واقعی نیستند. این‌قدر نگران آینده نباشید.
آینده شما آن‌گونه خواهد بود که می‌اندیشید. اگر فکر کنید که به دلیل مطالعه نکردن در آینده از بقیه همکاران عقب می‌افتید پس علاوه بر اینکه لحظات حال زندگی خود را از دست می‌دهید و مدام در نگرانی به سر می‌برید، آینده نیز اتفاقات خوبی پیش نخواهد آمد.

در لحظه حال زندگی کنید و از آینده نترسید. موفقیت شما در زندگی بستگی به این موضوع دارد که تا چه اندازه می‌توانید در لحظه حال زندگی کنید و نگرانی‌های آینده را مدیریت کنید. دوره زندگی در لحظه حال کاملاً به این موضوع مربوط است و افرادی که شرکت کرده‌اند می‌دانند که شادی زندگی ما بستگی به این دارد که چند درصد از زمان مان را در شبانه‌روز در حال هستیم و چند درصد در آینده.

بهترین حالت و فرمول شادی، رضایت و موفقیت فرمول ۱۰-۸-۱۰ است یعنی ۱۰ درصد در آینده باش، ۸۰ درصد در حال و ۱۰ درصد درگذشته. حال شما چند درصد در لحظه حال زندگی می‌کنید؟

اگر تا اینجا متوجه شده‌ای که هدفی که آن را به تأخیر می‌اندازی و در انجام آن اهمال‌کاری می‌کنی، هدفی است که به آن علاقه نداری و فقط به خاطر دیگران و یا به خاطر ترس و … تمایل به انجام آن داری، لطفاً با خودت صادق باش.

ما تا انگیزه، شور و اشتیاق و علاقه کافی برای انجام کاری نداشته باشیم نمی‌توانیم آن را انجام دهیم. پس این‌قدر خودت را اذیت نکن.  بارها گفته‌ام که برای اینکه بتوانید برکاری متمرکز شوید باید در آن غرق شوید. بنابراین باید شور و اشتیاق درونی داشته باشید.

اگر کاری را به خاطر اینکه در نظر دیگران خوب به نظر برسی انجام می‌دهی باید بدانی که برای انجام این کار سوخت لازم نخواهی داشت. میانه راه خسته می‌شوی و از انجام کارها دلسرد می‌شوی. زیرا نمی‌دانی به کجا داری می‌روی و هدفت از رفتن به آنجا چیست.

اگر داری کاری را انجام می‌دهی به خاطر اینکه دیگران به تو گفته‌اند که با انجام آن به موفقیت خواهی رسید اما به آن علاقه‌ای نداری میانه راه خسته و دلسرد می‌شوی زیرا از نتیجه آن آگاه نیستی.

آنچه کتاب ها می گویند…

کتاب‌های بسیاری وجود دارد که می‌گوید اگر یک سری کارها را انجام دهی در آینده به موفقیت خواهید رسید. در کنار این کتاب‌ها افراد زیادی را دیده‌ام که آن کتاب‌ها را خوانده‌اند اما علاقه‌ای به انجام دستورات کتاب ندارند و چون فکر می‌کنند تنها راه موفقیت آنچه هست که در آن کتاب گفته‌شده، پیش خود فکر می‌کنند که اگر من این کارها را انجام ندهم به موفقیت نخواهم رسید و آنجاست که ترس از آینده باعث می‌شود فرد یک سری اهدافی را برای خود قرار دهد. اهدافی که واقعاً به آن‌ها علاقه‌ای ندارد و فقط به دلیل ترس از موفق نشدن تصمیم گرفته است که آن‌ها را انجام دهد.

دوستان عزیزم واقعاً این‌طور نیست. اگر به انجام خیلی کارها علاقه‌ای نداری هیچ ایرادی ندارد. این موضوع مانع موفقیت تو در آینده نیست. دلیلی ندارد کارهایی را انجام دهی که به آن علاقه‌ای نداری. دلیلی ندارد که نگران آینده باشی. کارهایی که به آن‌ها علاقه نداری را رها کن و نگران نباش.

گفته می‌شود: افراد موفق صبح زود از خواب بیدار می‌شوند پس اگر می‌خواهی به موفقیت برسی صبح زود از خواب بیدار شو!

درست است که اگرعلاقه داشته باشی و بتوانی صبح زود بیدار شوی به دلیل اینکه خانه ساکت است، مزاحمی نداری، تمرکزت خیلی بالاست، حس و حال خوبی خواهی داشت و می‌توانی از زمانت بهتر استفاده کنی و سریع‌تر به خواسته‌هایت برسی اما

  • اگر علاقه‌ای به صبح زود بیدار شدن نداری
  • اگر صبح زود بیدار شدن برایت سخت است
  • اگر هرکاری می‌کنی بازهم نمی‌توانی صبح‌ها زود بیدار شوی
  • اگر شرایط زندگی‌ات به‌گونه‌ای نیست که بتوانی صبح زود بیدار شوی

این موضوع به این معنی نیست که ناامید شوی و فکر کنی که دیگر فرد موفقی نخواهی بود. قرار نیست اگر صبح زود از خواب بیدار نشوی به موفقیت نرسی. راه رسیدن به موفقیت بیشمار است. تو از راه‌های مختلف می‌توانی به خواسته‌هایت برسی. اگر کتابی می‌خوانی و نمی‌توانی به گفته‌هایش عمل کنی دلیل این نیست که تو به موفقیت نخواهی رسید.

لطفاً این موضوع را درک کنید و این‌قدر خودتون را اذیت نکنید. قرار نیست هرچه که دیگران می‌گویند را شما اجرا کنید و اگر اجرا نکردید به موفقیت نرسید. قرار نیست فقط یک راه برای رسیدن به خوشبختی، شادی و موفقیت وجود داشته باشد. قرار نیست ما طبق سلیقه و علایق دیگران زندگی کنیم.

خودتان را بشناسید. علایق خود را درک کنید. کارهایی را انجام دهید که به شما احساس خوبی می‌دهند.

روش  رسیدن به موفقیت

اگر فردی کاری را انجام داد و به موفقیت رسید شما هم می‌توانید با انجام آن کار به موفقیت برسید درصورتی‌که به انجام آن علاقه‌مند باشید. اگر علاقه‌مند نباشید به این معنی نیست که شما دیگر نمی‌توانید موفق شوید. شما می‌توانید موفق شوید اما با انجام کاری که موردعلاقه شماست. کاری که برای شما معنی داشته باشد و تأثیرات آن را در زندگی‌تان مشاهده کرده باشید.

دلیلی ندارد که اگر صبح زود از خواب بیدار نشوید فرد موفقی نشوید. شما می‌توانید از روش‌های دیگری به موفقیت برسید. به این موضوع فکر کنید. آیا می‌خواهید به خاطر دیگران و یا به خاطر ترس خودتان را عذاب دهید؟ آیا می‌خواهید لحظات حال را به خاطر انجام ندادن برخی کارها از دست دهید؟

دوستان عزیزم بدانید این شما هستید که تعیین می‌کنید چه‌کاری را انجام دهید و چه‌کاری را انجام ندهید.

وقتی کاری را نمی‌توانی انجام دهی، چه اصراری به انجام آن داری؟ آیا اصرار تو فقط به دلیل ترس نیست؟ آیا این ترس نیست که تو را عذاب می‌دهد؟ آیا فکر نمی‌کنی که آنچه تو را اذیت می‌کند و باعث می‌شود حالت بد باشد، نگران باشی، از دست خودت عصبی باشی فقط و فقط ترس از آینده است؟

وقتی از افراد در جلسات کوچینگ می‌پرسم که اگر آن اقدامات را انجام ندهند چه می‌شود اکثراً پاسخ مشابهی دریافت می‌کنم. بیشتر افراد می‌گویند که می‌خواهند این کارها را انجام دهند چون با انجام آن‌ها آینده بهتری خواهند داشت. پس هر طور که شده من باید بتوانم یک سری اقدامات را انجام دهم.

سؤال من از شما این است که به چه قیمتی؟ به قیمت از دست دادن لحظات حال؟ به قیمت لذت نبردن از زندگی و لحظات تان؟

سؤال من از آن‌ها این است که آیا هیچ راه دیگری وجود ندارد که تو را به خواسته‌هایت برساند؟ چه می‌شود اگر از روش‌های دیگری استفاده کنی؟ اما ذهن نگران معمولاً ایده دیگری ندارد.

چیزی که اکثر افراد نمی‌دانند این است فقط یک راه و یک مسیر برای رسیدن به خواسته‌هایتان وجود ندارد. اگر به انجام برخی کارها علاقه‌ای ندارید آن‌ها را رها کنید. نگران نباشید که با رها کردن آن‌ها موفقیت آینده‌تان را از دست خواهید داد. خیر اصلاً این‌طور نیست. برای رسیدن به خواسته‌هایتان بی‌نهایت راه و مسیر و روش وجود دارد. خودتان را مجبور نکنید که فقط از یک مسیر و از یک راه استفاده کنید.

ذهن نگران، شما را در لوپی قرار می‌دهد و به شما اجازه تفکر گسترده‌تر را نمی‌دهد. آرامش داشته باشید و مطمئن باشید که می‌توانید به خواسته‌های خودتان برسید.

می‌خواهم یک فرمول جادویی به شما بدهم. اینکه بدانید آیا شما در مسیر درستی هستید و یا نه احساس شماست. اگر احساس خوبی دارید یعنی در مسیر درستی هستید اما اگر احساس خستگی، احساس نارضایتی، احساس ناامیدی دارید یعنی در مسیر درستی قرار ندارید.

به این موضوع فکر کنید و در قسمت نظرات برای من بنویسید. خوشحال می‌شوم نظرات خود را با گروه آموزشی تمرکز و تفکر به اشتراک بگذارید.
دلایل عملی نکردن برنامه هایتان چیست؟ چه روشی برای مقابله با آن می‌شناسید؟

در مقاله بعدی در مورد اقداماتی که به آن‌ها علاقه‌مند هستید اما نمی‌توانید آن‌ها را عملی کنید خواهم نوشت.علت عدم عمل به برنامه ریزی (قسمت ۴)

مجموعه مقالات عدم عمل کردن به برنامه ریزی ها

چگونه برنامه ریزی خود را عملی کنیم؟ (قسمت اول)

چگونه برنامه ریزی کنیم و به آن عمل کنیم؟ (قسمت دوم)

چرا برنامه هایم را عملی نمی کنم؟ (قسمت سوم)

علت عدم عمل به برنامه ریزی (قسمت ۴)

دوستون دارم
روز و روزگارتان خوش

پیشنهاد ویژه

دوره غیر حضوری مدیریت انگیزه

مدت هاست که افراد مختلفی را می بینم که علت دنبال نکردن رویاها و خواسته هایشان را در نداشتن انگیزه می دانند.

داشتن انگیزه، حفظ آن و تبدیل آن به عادت به صورتی که دیگر هیچ وقت به دنبال انگیزه خود نگردید موضوعی است که در این دوره در مورد آن صحبت خواهیم کرد. باید بدانید که انگیزه نقش خیلی مهمی در رسیدن ما به خواسته هایمان دارد.

در دوره راز مدیریت انگیزه، از راز مهمی سخن خواهیم گفت. شما می توانید برای هر کاری که می خواهید اقدام کنید و رویاهای خود را عملی کنید با این روش که:

شما کمتر از آنچه فکر می کنید به انگیزه نیاز دارید. انگیزه را به یک عادت در زندگی خود تبدیل کنید و برای خواسته های خود اقدام کنید

دوره غیر حضوری مدیریت انگیزه

40 نظرات
  1. حسین می گوید

    سلام و خسته نباشید، راستش من فکر میکنم علاقه الزاما دلیل به انجام ندادن کاری نمیشه،چون ما، وقتی به یک چیز علاقه پیدامیکنیم که معمولا اون رو انجام داده باشیم و بدونیم چیه، برای مثال وقتی من هیچ وقت درست نتونستم یک درس رو مطالعه کنم و نحوه ی خوندنش رو نفهمیده باشم دلیل نمیشه که علاقه نداشته باشم، برای همین فکر میکنم اول باید به صورت درست وارد یه معقوله بشیم بعدا در موردش متوجه بشیم که علاقه داریم یا خیر…

    1. سید مصطفی حسینی می گوید

      سلام دوستان عزیز من یک مشکلی دارم که تا بحال به هر سایتی جستجو کردم نتوانستم مشکلم را حل کنم کسی هست بتواند به من کمک کند از دست اینکه با این حالت زنده گی ام را ادامه می دهم خسته شدم مشکلم اینست که همیشه حس خستگی در وجودم و مخصوصا در ذهنم احساس می کنم و در قسمت برنامه ریزی درسهایم خیلی برنامه ریزی کردم اما عمل کردم صففففر بود و خوش ندارم بیشتر با مردم باشم خوش دارم تک باشم همچنان و بیشتر یک آدم فکری و تشویشی هستم حتا دو بار به دلیل همین تشویش ، ترس و فکر زیاد باعث شد که حمله عصبی برایم پیش بیاد و الان هم همین وضعیت را دارم میشه کسی مشورت بده برایم لطفا

      1. سارا حمیدی می گوید

        سلام دوست عزیز
        پیشنهاد می کنم مقاله زیر را مطالعه کنید
        خستگی ذهن

        چگونه استراحت کنیم تا انرژی ذهنی خود را تقویت کنیم

        شاد باشید

      2. ali می گوید

        شما احتمالا افسردگی داری …منم قبلا همچین مشکلی داشتم برو یه روانپزشک . نذار بمونه کار دستت میده

      3. عاطفه می گوید

        سلام به شما من روانشناس نیستم اما همین مشکلات شما رو من هم تجربه کرده بودم و الان آگاهم که چرا اینجوری هستم. بدلیل شکست های پشت سر هم به افسردگی مبتلا شده بودم. این علائم کاملا نشان دهنده ی افسردگی حقیقی هستش که خوش بودن واقعی رو تجربه نمی‌کنید. باید نسبت به نشدن ها حساسیت کمتری نشان دهید. بهتره که متوجه این موضوع باشید که با وجود تمام شکست های قبلی تون، هرچی هم که باشند، شما آدم ارزشمندی هستید آدمی هستید که به مردم آزار نمیرسونه مرتکب جنایت های دزدی و آزار آدم های دیگه نشده پس به خوبی به خودتون افتخار کنید. پیشنهادم اینه تا ده شب رو هرشب شکر گزاری کنید بابت ریز ریز خوبی های خودتون و نزدیکان تون

    2. سارا حمیدی می گوید

      دوست عزیز سلام
      ممنون از پیام تان و همان طور که در مقالات توضیح داده شده شما چه به کاری علاقه داشته باشید و چه نداشته باشید ممکن است آن را انجام ندهید اما این مقاله به صورت کلی در مورد کارهایی صحبت می کند که شما از قبل هیچ تمایلی به انجام آن ندارید و فقط به دلیل ترس می خواهید آن را انجام دهید و هیچ چرایی و انگیزه ای برای انجام آن ندارید.

      پس همان طور که می بینید این موضوع با موضوعی که شما مطرح کردید متفاوت است و موردی که شما مثال زدید و بر رویش تاکید دارید نشان دهنده علاقه شما به درس خواندن است. امیدوارم این موارد را از هم جدا کنید.
      شاد باشید

    3. مرتضی می گوید

      آفرین

  2. محمدمهدی می گوید

    واقعا ممنون بابت مطالب ایده اغاز کارتون خیلی خوب بود البته من خودم واقعا عاشق افراد روانشناس مشاور واز این جور قشر هستم موفق باشید

  3. علی می گوید

    اینا همش حرفه مثلا دوران مدرسه کسی که ضعیف بود تا اخرم همین بود .هی میگیم خواستن توانستنه ولی اینا همه حرفه.کسی که چاقه تا اخر عمرشم همینه.بعضی وقتاهم یه اقدامی میکنه ولی دوباره برمیگرده به وضعیت سابقش.اصلا مشکل برنامه ریزی نیست.ما همه میدونیم باید مثلا برای موفقیت در تحصیل باید درس بخونیم و باید تلاش کنیم مشکل اینه که نمیتونیم اقدام کنیم.همه هم یه حرف کلیشه ای یاد گرفتن که نمیدونم باید پشتکار داشته باشی زحمت بکشی و … اینارو انقدر گفتن همه رو به قران حفظیم

    1. عاطفه می گوید

      شما باید دقیق تر به جامعه خودتون نگاه کنید کسانی بودند که واقعا از چاقی رنج زیادی می‌بردند اما ۲۰ الی ۸۰ کیلو کاهش وزن داشتند و قهرمان کاهش وزن نامیده شدند. هیچکسی حقش نیست که در رنج و عذاب باقی بمونه. در مورد درس خواندن هم یه صدایی تو وجود فرد هستش که میگه ببین فلانی، ما نمیتونیم مغزمون بیشتر از این کشش نداره. طرف باید درست فکر کنه هر کی خیلی درس خوان نیست بی ارزش و خنگ نیستش. اگه واقعا بخوای که درس خوان تر باشی حتما یه راهی پیدا میشه. اما به ندای دلت و اینکه آیا میخوام کل وقت و انرژی ام رو بزارم پای کتابای درسی بخاطر مدرک یا برم حرفه یاد بگیرم و تو اجتماع موفق باشم؟ ببین کدومو میخوای شاید بتونی با تلاش زیاد درس خوان بشی حتی پزشکی قبول بشی اما خدای ناکرده ده سال بعد پشیمون میشی کل جوانی ات رو واسه درس که دوسش نداشتی گذاشتی

  4. Gol می گوید

    سلام
    چطوری می تونم به علاقه خودم اگاه بشم؟
    من به هر شغلی فکر می کنم، هیچ علاقه ای به کار با زحمت فراوان ندارم و بیشتر مشاغل رو خیلی بی خاصیت می بینن

    1. سارا حمیدی می گوید

      سلام دوست عزیز

      پیشنهاد می کنم ویدئو زیر را نگاه کنید.

      چگونه علاقه خود را پیدا کنیم؟

      شاد باشید

      1. سید محمد می گوید

        خانم حمیدی، من یه جوان ۲۱ ساله‌ام و از بس شک و تردید به خودم راه دادم، اینقدر فشار عصبی بهم وارد شد ( به دلیل حساسیت بیش از حد روی وقت و زمان ) که الان دیگه بی‌تفاوت شدم نسبت به همه‌چیز. حتی به علاقه‌مندی‌هام. شرایط سختی رو دارم، تمرکز حتی روی آموزش دیدن ندارم و ذهنم فهرست کار‌های آسون و لذت‌بخش کشیده میشه که فقط وقت و زمانم رو تلف می‌کنه. به جسمم توجه نکردم، حتی به استراحتم، با این حال دستاوردی هم با اون همه کار که با فشار و استرس همراه بود، نداشتم. می‌خوام برم یه چند روز مسافرت، پدر و مادرم با این‌که ۲۱ سالم هست، سریع ناراحت می‌شوند و … نمی‌دونم منو درک می‌کنید یا نه. با این حال بی‌تفاوت شدم و دلم به کار و زندگی و علائقم نمیره. از بس مطالب زمان و ارزشمندی اون رو خوندم، فشار بی‌اندازه بهم وارد شد‌.

        1. سارا حمیدی می گوید

          سلام محمد عزیز

          کاملا درکت می کنم و پیشنهاد می کنم حتماً به ذهنت، روح و قلبت استراحت دهی. مقاله زیر بهت کمک خواهد کرد

          چگونه استراحت کنیم تا انرژی ذهنی خود را تقویت کنیم؟

  5. ارشیا می گوید

    سلام خسته نباشید
    من سال دیگه کنکور دارم و هیچ علاقه ای به درس خواندن هم ندارم و برنامه ریزی های بسیاری هم انجام داده ام که با شکست روبرو شدن و این را هم میدانم که من اگر امسال درس نخوانم و به اندازه کافی تلاش نکنم در کنکور هم رتبه خوبی نخواهم اورد و در نتیجه در رشته خوبی هم تحصیل نخواهم کرد و در اینده شغل پردرامد و مناسبی نخواهم داشت. این هیچ ارتباطی به علاقه من ندارد یعنی من چه به ان علاقه داشته باشم چه نداشته باشم باید درس بخوانم تا موفق باشم . بر اساس گفته های شما من چون علاقه ای به درس خواندن ندارم نباید درس بخوانم؟ و آیا اگر من اکنون درس نخوانم باز هم در اینده موفق خواهم بود؟
    باتشکر

    1. سارا حمیدی می گوید

      سلام ارشیا عزیز
      هدف این مقاله آشنا شدن افراد با خواسته ها و شناخت خودشان است و اینکه فقط به دلیل ترس از عدم موفقیت دست به اقدام نزنند بلکه سعی کنند قبل از اقدام خودشان و خواسته هایشان را بیشتر بشناسند. کورکورانه از دیگران تقلید نکنند و شناخت بهتری از رویاها و اهداف خود بدست آورند. انسان وقتی خودش را بشناسد می تواند به یک قدرت بی کران تبدیل شود. پیشنهاد می کنم شناخت بیشتری از خودت و اهداف و خواسته هایت بدست آوری و در این راه می توانی از کمک یک مربی استفاده کنی. شاد باشی.

  6. نسترن می گوید

    سلام بر خانوم حمیدی.ممنون به خاطر راهکار های خوبتون.من یه مشکلی دارم و اون این هست که من خیلی به رشته دندانپزشکی علاقه دارم و دوست دارم با تلاش های مناسب به هدفم برسم من الان میخوام به پایه یازدهم برم.نمرات من قبل از پایه دهم عالی بودن وهیچ وقت از ۱۹ پایین تر نمیشدند.اما از پایه دهم به بعد درس من افت شدیدی پیدا کرد واحساس کردم از اهدافم خیلی دور شده ام.هرقدر در درون خودم به خودم فشار میارم که درست رو بخون،برنامه ریزی داشته باش و…. هیچ عکس العملی از بیرون بروز نمیدم.یعنی اراده قوی برای انجام کارهام ندارم.این روهم باید بگم که تاکنون برنامه ریزی های زیادی رو باتوجه به شرایط خودم نوشتم اما شاید به یکی از موارد اون برنامه عمل کردم ودیگر نتوانسته ادامه بدم.امید وارم که راه حل مناسبی رو پیش پام بگذارید.ممنون

    1. گروه آموزش تمرکز می گوید

      دوست عزیز سلام

      خیلی خوشحالیم که در جمع خانواده ما هستید.

      برای اینکه بتوانید برای اهداف خود برنامه ریزی های درستی داشته باشید پیشنهاد می کنیم در جلسات کوچینگ خانم حمیدی شرکت کنید. برای کسب اطلاعا بیشتر بر روی لینک زیر کلیک کنید.

      جلسات خصوصی کوچینگ

      شاد باشید

  7. teimoor می گوید

    سلام ممنون از پست بسیار جالبتون. من مدتی هست که به برنامه نویسی علاقه مند شدم ولی از طرفی در دانشگاه دارم تحصیل میکنم و فعلا هنوز کار پایان نامه رو شروع نکردم با یک زبان برنامه نویسی به اسم پایتون تقریبا آشنایی دارم ولی نمیتونم خودم برنامه بنویسم کمی گیج شدم از یک طرف دوست دارم توی یک شرکت برنامه نویسی استخدام بشم و از طرفی هم کار پایان نامه و بعد از اون هم که سربازی رو پیش رو دارم میشه در این مورد راهنماییم کنید؟

    1. سارا حمیدی می گوید

      سلام دوست عزیز

      بهتون تبریک می گویم که برای خود اهداف و رویاهای مخصوص به خود را دارید . پیشنهاد می کنم ویدئو های زیر را مشاهده کنید

      چگونه با وجود چند پتانسیلی بودن مسیرتان را پیدا کنید؟

      اولویت بندی کارها : آنچه می دانیم و انجام نمی دهیم

      همچنین می توانید برای شفاف شدن مسیرتان و تصمیم گیری بهتر جلسات کوچینگ استفاده کنید. شاد باشید

  8. بهناز می گوید

    سلام من ۲۵سالمه واقعا به کمک احتیاج دارم حس میکنم که۸سال از زند گی ام رو نابود کردم ۴٫۵سال رفتم دانشگاه اونم با مدرک کاردانی اومدم بیرون الان خیلی سردرگمم نمیدونم چیکار کنم میخوام دوباره کنکور بدم دوست دارم ژنتیک بخونم اما با سابقه ای توی دانشگاه از خودم دیدم نمیدونم چیکار کنم لطفا راهنمایی ام کنید حس می کنم به بن بست رسیدم

  9. حانیه می گوید

    سلام خانم حمیدی میخواستم بگم با صحبت های شما موافقم اما شرایط واقعا تاثیر داره مثلا اگه من همه چیزم وابسته به خودم بود معلومه که حتما میرفتم سراغ کاری که بهش علاقه دارم ، اما وقتی میبینم اگه اینکارو بکنم ترد میشم و سرزنش میشم و میدونم که ادم اونقدر قوی نیستم که دوووم بیارم و اعتماد بنفسم سریع خورد میشه ،این کارو نمیکنم . میدونم درست نیست اما واقعا راهدکاری براش به ذهنم نمیرسه چیکار کنم؟

    1. گروه آموزش تمرکز می گوید

      سلام دوست عزیز

      با کارهایی شروع کنید که بتونید به مرور به انسان قوی تر تبدیل شوید و اعتماد به نفس کافی برای انجام کارهایی که می خواهید را به مرور بدست آورید. همچنین یادتان باشد که اکثر افراد تاثیر گذار در دنیا آنهایی بودند که دیگران در ابتدا با آنها مخالفت کرده اند. شاد باشید

  10. علیرضا می گوید

    دلیل عملی نکردن اهدافم یکی اینه که اهداف زیادی دارم. و دومین دلیل هم اینه که . باید در کوتاه مدت یک نتیجه مثبت ببینم . تا امیدوار باشم برای ادامه. فکر های خیلی خوبی به ذهنم میاد . و یک تفکر خلاق دارم. ولی اغلب فکر هام به بقیه میگم .
    سومین دلیل هم اینه که دوست هم فکر ندارم.

  11. فاطمه می گوید

    سلام
    من کلاس دهمی ام و رشته تجربی!
    علاقه ام به نسانی بود اما بخاطر استعداد و موفقیت در اینده اومدم تجربی.
    یه مدات ( یک دو ماه) بکوب خوندم…حس خیلی خوبی هم داشتم
    اما الان نمیخونم…میخوام اما نمی تونم انگار نمیشه
    برنامه می نویسم و فرداش انجام نمیدم به بهونه های مختلف من چی کار کنم؟

    1. سارا حمیدی می گوید

      سلام فاطمه عزیز

      مقاله زیر را مطالعه کنید

      هدف تان را رها کرده اید؟ بهتون می گویم که چرا هیچ مشکلی نیست شاد باشید

  12. محمدرضا می گوید

    سلام ممنونم بابت متن خوبتون یه سوال داشتم چگونه رشته وکار موردعلاقه ام راپیداکنم.

    1. گروه آموزش تمرکز می گوید

      سلام محمد رضا عزیز

      لطفا ویدئو زیر را مشاهده کنید.

      چگونه علاقه خود را پیدا کنیم؟ سارا حمیدی

      شاد باشید

  13. کوثر می گوید

    با سلام و عرض ادب و احترام و تشکر میکنم از مطالب زیبایی در مورد برنامه ریزی و روش عمل کردن چند سوالی ذهنم را مشغول کرد و خواستم در میان بگذرام با توجه به اینکه شما میگویید برای موفقیت فقط یک راه اکثر افراد میروند و خود را قانع میکنند که تنها ابن راه است که او را به اهدافش میرساند این شاید سبب شود که وسط راه به دلیلی سختی نگران و ترس غلبه شود ایا فکر کردن به این که ممکن است راه دیگر وجود داشته باشد انسان را از مسیر ابتدایی خود دور نمیکند چگونه در عین حال برای مسیری که روبه رو داریم بهتر عمل کنیم و هم برای راه حلی دومی که وجود دارد اقدام کنیم

  14. پرنیان می گوید

    سلام من سال پیش تیز هوشان شرکت کردم اما قبول نشدم و دوثتم قبول شد من واقعا میخام که برای امتحان بعدی تیز هوشان شرکت کنم اما نمیدونم بخاطر ناراحتی امسال یا واقعا هدفم اینه احساس خعلی بدی دارم

  15. lili می گوید

    مفید بود مطالبتون. ممنون. انگار بخشیش صحبت های درونی من با خودم بود. اما وقتی اینجا خوندم برام مسجل شد. در کل استرسم رو در این لحظه کم تر مرد.موفق باشید

    1. سارا حمیدی می گوید

      عالیه. بهتون تبریک می گم. شاد باشید

  16. حسین عامری می گوید

    بسمه تعالی
    با سلام وتشکر از مطالب ارزشمند شما من حدود دوسال است که بر روی شناخت شغل مورد علاقه ام کار و تحقیق می نمایم اخرین چیزی که متوجه شدم که چرا ۹۵ تا ۹۸ درصد افراد چه تحصیل کرده و چه تحصیل نکرده در رسیدن به شغل مورد علاقه مشگل دارد عدم شناخت خو داست یا خود شناسی منظورم است – چون تا ریشه هر بیماری شناخته نشود درمان امکان ندارد – خود انسان و علاقه و انگیزه انسان از یک جنس هستند حالا ببینیم موانع چیزهایی درونی چیست ؟ موانع دیدن چیز های بیرونی چشم و موانع دیدن با چشم است – بنده فعلا بیشتر اطلاعات ندارم دارم تلاش می نمایم به ان دسترسی پیدا نمایم انشاالله

  17. علی می گوید

    سلام . وقتتون بخیر . من یه مشکلی که دارم اینه که خیلی زیادی راجب یه موضوع فکر میکنم مثلا راجب یه کاری که میخوام کنم قبل از انجام کلی فکر میکنم ولی وقتی میخوام انجام بدم خیلی سریع بی حوصله و بی قرار میشم و کار رو ول میکنم مثلا متن طولانی نمیتونم بخونم همین مطلب این پیج رو هم یبار تا نصفه خوندم رفتم اینستاگرام بعد دوباره اومدم بقیشو خوندم . حتی کارایی که خیلی علاقه دارم رو نمیتونم به صورت مستمر انجام بدم مثل دیدن سریال مورد علاقم که شیش ماهه نتونستم تمومش کنم

  18. کیوان می گوید

    سلام دوستان خواستم بگم اگه با تمام وجود حس میکنین کاری درسته سختش نکنین انجامش بدین فقط همین… به خودتون بگین سختش نمیکنم پیچیدش نمیکنم همین حالا انجامش میدم تا نشون بدم همه چی رو برنامس….

  19. سورنا می گوید

    من هم مشکل مشابهی دارم، حلقه معیوب من این هست که بعد انجام برنامه ریزی کامل، تا مدت کوتاهی حدود۶۰ درصد اون رو عملی میکنم ولی بعد اون چندروز دیگه انرژی برای انجام کار رو ندارم علت اون هم این هستش که وقتی زیاد درگیر کاری میشم دوباره افسردگی به سراغم میاد و نمیتونم واقعا کاری کنم حتی اگر بخوام، انگار ذهنم دیگه یاری نمیکنه در اون بازه زمانی

  20. م ز می گوید

    سلام بر سرکار خانم حمیدی.
    ممنون و سپاس از این همیاری شما برای انسانهای نیازمند.

    برای اینکه در زمان حال بیشتر زندگی کنیم.
    برای اینکه ذوق و شوق پیدا کنیم.
    برای اینکه موتور حرکتمون روشن بشه.

    چه پیشنهادی دارید؟؟؟

    سپاسگذارم.

  21. خسته می گوید

    سلام
    من نمیتونم به برنامه هام عمل کنم چون هدفم رو دوست ندارم و این هدف اجباری هست که باید تا آخرش برم، درس خوندن… چیزی که واسه من شیرین نیست ولی خب به اجبار خانواده مجبورم حالا چه طوری برنامه بچینم؟ ممنون میشم راهنمایی کنید،.

  22. زهرا می گوید

    سلام من یک مشکلی دارم که نمی دونم چیه .من یک هدفی دارم که می خواهم برایش تلاش کنم اما انقدر اعتماد به نفسم پاپینه که ان را انجام نمی دم هر چی برنامه ریزی میکنم ولی به ان عمل نمیکنم چه کار کنم

  23. ابوالفضل می گوید

    سلام حالتون خوبه بابت مقالات خوب و عالی شما سپاسگزارم من یه سوالی داشتم اینه که من زمانی که یه برنامه طراحی میکنم میخوام به آن عملی کنم شور و اشتیاق دارم ولی بعد از چند روز از آن دلسرد میشم و حس و حالشو ندارم و انگاری سردرگمم و یه حالت های بدی یه ذهنیتی میاد که نا امید کننده است نظر شما چیست؟

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.